سعید جلیلی در عرصه سیاست خارجی ایران شناخته شدهتر است اما در عرضه سیاست داخلی فعال شده است و میخواهد که از طریق تصاحب صندلی ریاست جمهوری، به مدیریت اقصاد ایران بپردازد. دیدگاهایش هم کم جنجال برانگیر نیستند.
به گزارش شاخص آنلاین، مردی که طرف دارانش میگویند زبان سیاست خارجی را بلد است، برای انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۴۰۳ کاندیدا شد تا میزان کاربلدیش را در اقتصاد و سایر حوزهها به رخ مخالفان بکشد. گرچه برخی کاربران به طنز گفتهاند که گوگول ترنسلیت باید زبان «سعید جلیلی» را هم اضافه کند.
او که با کلید واژههای «دولت سایه»، «عمق راهبردی» و «روابط راهبردی» پا به «میدان» گذاشته است، میخواهد که اقتصاد را به رشد ۸ درصدی برساند. معتقد است که نباید در برنامه هفتم که این هدف را دنبال میکند، تردید کرد.
جلیلی در مصاحبه با صدا و سیما، به غزل شماره ۳۵۲ حافظ فالی زد. او بیت اول را به دلیل «ممیزی» نخواند و یک سره به سراغ بیت دوم رفت تا مطلع غزل را ناقص کرده باشد. اما همان بیت دوم، کافی است تا گرایش فکری و عملی دولت خود را در زمینه اقتصاد معرفی کند: در لباس فقر کار اهل دولت میکنم.
خود او بارها تکرار کرده است، در اقتصاد تنها به سرمایه نیاز نیست البته منظورش مصر نبودن بر ورود سرمایه خارجی است؛ چرا که سرمایه داخلی را میتوان از طریق جلب اعتماد مردم به دست آورد تا صرف ساخت ۱۰ پتروپالایشگاه «مثل خلیج فارس» شود.
بیشتر بخوانید
در نخستین مناظره انتخابات چه گذشت؟ | مباحثه اقتصادی بدون ارسال سیگنال راهگشا برای اقتصاد
اولویتهای اقتصادی رئیس جمهور جدید
شل کردن سر کیسه
جلیلی اعتقاد دارد که مردم پول دارند و باید سر کیسه را شل کنند؛ گرچه او از این ادبیات استفاده نکرده است اما در گفت و گوی اقتصادی خود، مثالی زد تا دیدگاهش را روشن کرده باشد. او به سفر خود به جنوب سیستان و بلوچستان اشاره کرد. گرچه نامی از منطقه نبرد اما از محرومیت آنها سخن گفت.
کاندیدای دور چهاردهم ریاست جمهوری، گفت مردم محل به او گفتند که یک نفر سال ۱۳۹۶ حدود ۱۸۰ میلیارد تومان برای سرمایهگذاری در کاری از آنها جمع کرد اما کلاهشان را برداشت و رفت. جلیلی تعجب میکند که چطور در یک منطقه محروم آنهم در سیستان و بلوچستان در سال ۱۳۹۶ چنین سرمایهای وجود داشت.
گفتمان دولت سایه
او بر همین اساس ایده خود برای سرمایهگذاری مردم در اقتصاد را ممکن میداند؛ به شرط اینکه همین مردم محروم خود را جزئی از دولت سایه بدانند. برخلاف ماهیت و معنای لفظی دولت سایه در بریتانیا و کشورهای مشترک المنافع که به کابینه احزاب خارج از قدرت اشاره دارد، دولت سایه جلیلی به گفته خودش یک «گفتمان» است.
در این گفتمان، هرکسی میتواند بر حسب بضاعتش شرکت کند؛ همانگونه که برخی دانشگاهها که به نام آنها اشاره نمیکند، در آن حضور یافتند. بر اساس دیدگاه جلیلی، هر فردی از جامعه که ایده و طرحی برای اجرا دارد، میتواند جزئی از همین دولت سایه باشد. البته او به طور مستقیم هر دانشگاه را یک دولت سایه خطاب کرده است.
این دانشگاهها میتوانند در درون خود و با یکدیگر بحث کنند. نمونهای هم که جلیلی به عنوان نمونه کار خود به آن اشاره میکند، ایجاد بحث بین دانشگاهیان در موضوع کشاورزی است. جلیلی میگوید، بدون اینکه از بابت این جلسه، حق جلسه پرداخت شده باشد، بحث درگرفت و دیدگاههای مخالف با یکدیگر وارد تعامل شدند.
او این ایده را در مقیاسی بزرگتر به کل اقتصاد تعمیم میدهد تا دولت سایه خود به محل جذب سرمایههای داخلی، ایده، مدیر جدید و اداره کشور تبدیل شود. البته به نظر میرسد که دانشگاه در دولت سایه جلیلی، جایگاه بالاتری نسبت به سایر اشخاص حقیقی و حقوقی دارد.
معاون سابق وزارت خارجه برجسته بودن نقش دانشگاه در دولت سایه و در اقتصاد را اینگونه مورد تاکید قرار داده است: «به دانشگاهها برای ارز آوری ماموریت میدهیم.» جلیلی با این گفتمان روشن میسازد که پنجره ارزی آوری در دولتی که او پرچمش را به دست خواهد گرفت نه به روی بخش خصوصی، بلکه به روی دانشگاهها باز میشود.
بحث حاکمیت ریال
سیاستهای ارزی جلیلی اما با حاکمیت دولت بر ریال دارای پیوستگی است. به نظر میرسد که مشاوران اقتصادی این کاندیدای ریاست جمهوری، در سیاستهای پولی به ریال مرکزیت بیشتری میبخشند؛ چرا که احساس میکنند جایگاه دلار در جهان فروریخته است و در ضمن اعمال تحریم بر اقتصاد ایران تنها به سبب حاکمیت آمریکا بر دلار ممکن شده است.
از این منظر، حاکمیت ریال در اقتصاد ایران، پادزهر حاکمیت آمریکا بر دلار محسوب میشود. در واقع بدون اینکه دولت احتمالی جلیلی در پی حل تحریمها باشد، میخواهد که به آنچه حاکمیت ریال میخواند، از طریق چند ساز و کار کمک کند.
غیرقانونی اعلام کردن بازار آزاد ارز در ایران و وضع تنبیه قانونی بر کسانی که ارز خود را در بازار آزاد به جای «بازار رسمی» عرضه میکنند، یکی از مهمترین ساز و کارهای تحقق حاکمیت ریال است.
جلیلی در مصاحبه خود گفت که بازار رسمی ارز باید تنها بازار باشد؛ ضمن اینکه حکمی برای تنها بازار تلقی شدن بازار رسمی آماده شده است که در آغاز به کار دولت چهاردهم ابلاغ میشود. البته منظور او از «حکم» مشخص نیست؛ چرا که بخشنامهها و آیین نامههای ابلاغی دستگاهها و مصوبات (مقررات) هیات دولت، هر کدام میتوانند یک حکم تلقی شوند.
ایجاد بودجه ارزی و تفکیک آن از بودجه ریالی کشور و توازن منابع و مصارف (انضباط مالی) از دیگر ساز و کارهای پیشنهادی دولت سایه برای برقراری حاکمیت ریال و کاهش سرعت رشد تورم است. جلیلی معتقد است که با استقرار تنها یک بازار برای ارز و تصویب بودجه ارزی، فاصله تخصیص و تامین ارز به ایجاد تلاطم در بازار ارز منتهی نمیشود.
بر اساس این دیدگاه شخصی که میخواهد برای واردات ارز دریافت کند تا زمان دریافت آن، به «بازار غیررسمی» ورود میکند و ارز مورد نیازش را میخرد. ۳ ماه بعد که ارزش تامین میشود، به بازار میآید و هرچه آنچه دریافت کرده است را به قیمت آزاد میفروشد و با این کار تلاطم ایجاد میکند.
البته این عضو مجمع تشخیص به مشکلات مربوط به تامین ارز که به پای ثابت گلایههای این روزهای واردکنندگان قطعات، کالاها و لوازم جانبی تبدیل شده است، اشارهای نمیکند. در دیدگاه جلیلی ارز مورد نیاز واردکنندگان تامین میشود اما به جای واردات در بازار آزاد به سوداگری تبدیل میشود.
بیشتر بخوانید
ایران بر سر دو راهی سرنوشت ساز
موضوعات اقتصادی محور شعارهای انتخاباتی | وعدههای نامزدهای ریاست جمهوری
درون نگرتر و شرق گراتر
با توجه به اینکه این معاون سابق وزارت خارجه به صورت صریح، پاسخی به رفع تحریمها نمیدهد و به جای رفع تحریم بر روی عناصری مانند رفع «پرتی» از استخراج منابع، استقرار مدیران جدید به خصوص در حوزه بانکی، ساخت پتروپالایشگاه با آنچه سرمایه مردم مینامد، استفاده از تکنولوژی بومی به جای واردات تکنولوژی از طریق مصارف ارزی و تکمیل سامانههای داخلی مانند سامانه رفاه ایرانیان، تاکید دارد، به نظر میرسد که دولت احتمالی او به مراتب درون نگرتر و شرق گراتر از دولت سیزدهم باشد.
جلیلی در زمینه شرق گرایی و الگوبرداری از چین، به گزارشی اشاره میکند که کنگره آمریکا از اقتصاد چین تهیه کرده است. طبق دادههای این گزارش، صادرات چین از ۱۳.۵ میلیارد دلار در سال ۱۹۷۹ به ۲۴۳۰ میلیارد دلار در سال ۲۰۱۹ رسیده است. او به همین داده استناد میکند، تا لزوم الگوبرداری از چین را اثبات کند؛ البته با در نظر گرفتن تجربه و وضعیت ایران.
تاکید بر بازار اول
این کاندیدای دور چهاردهم ریاست جمهوری در مورد بازارهای مالی دیدگاهی مبتنی بر «مردمی سازی» دارد. البته جلیلی هیچگاه توزیع شفافی از ماهیت مردمیسازی و رابطه آن با بورس ارائه نداده است. مثال جلیلی برای دور شدن دولت دوازدهم از مردمی سازی، اشاره به بورس و سقوط تاریخی بازار در سال ۱۳۹۹ است. معاون سابق وزارت خارجه گفته است که اگر دولت وقت به چشم قلک به مردم نگاه نمیکرد و برای آنها اعتمادسازی میکرد، چنین اتفاقی رخ نمیداد.
از آنجا که یکی از مهمترین نقدهای فعالان بازار سرمایه به دولت ها، پیش بینیپذیر نبودن تصمیمات بالادستی است، جلیلی هم بر تصمیم خلق الساعه به عنوان امتیاز منفی در کارنامه دولتهای یازدهم و دوازدهم دست میگذارد. او همچنین با دست گذاشتن بر روی آنچه نبود انضباط مالی در دولتهای یازدهم و دوازدهم میخواند، گفت که در نتیجه بخشنامههای متعدد صادر شد.
در کل دیدگاه جلیلی در مورد بورس تمرکز بر بازار اولیه به جای بازار ثانوبه است. او بازار ثانویه را در خدمت بازار اولیه میداند؛ چرا که به زعمش بازار ثانویه ماهیت سوداگری دارد. بر همین اساس او «بیمه سهام» را توصیه میکند تا ریسکهای سرمایه گذاران خرد را پوشش دهد.