با وجود اینکه اقتصاد ایران به دلیل مشکلات درونی و بیرونی ناشی از نااطمینانی، تحریم، اقتصاد دستوری و… روبروست و در واکنش، انتظارات تورمی را از خود بروز میدهد اما برخی به جای حل مشکلات، مداخله بیشتر را تجویز میکنند.
به گزارش شاخص آنلاین، این روزها بالا رفتن قیمت سکه موجب نگرانی شده است؛ از رئیس کل سابق بانک مرکزی که گفته اگر حباب سکه کنترل نشود، قیمت ارز بالا میرود تا بانک مرکزی که از ضرب و عرضه سکههای جدید خبر داده است.
استدلالهایی که به تاثیر حباب سکه بر قیمت ارز صحه میگذارند، فرض را بر این میگیرند که با بزرگ شدن حباب، نوسان سکه به بازار ارز هم سرریز میکند. در نتیجه میتوان با افزایش عرضه سکه، چاقی حباب را کنترل کرد.
به همین دلیل، هرگاه که بازارها متاثر از شرایط درونی (تورم، بیاعتمادی بازار به عملکرد دولت ها، نرخ بهره و…) و شرایط بیرونی (کسری تراز تجاری، تحریم، تنشهای نظامی، منطقهای و…) با شدت بیشتری واکنش نشان میدهند، پیشنهاداتی از جنس افزایش عرضه ارائه میشوند.
حباب سکه و تاثیرش از دلار
حباب سکه با در نظر گرفتن قیمت ارز، قیمت انس طلا (طلای جهانی) و حق ضرب سکه به دست میآید. در نتیجه، هر چه قیمت ارز و انس جهانی بالاتر برود، حباب سکه حجم میگیرد. در حال حاضر، قیمت سکه طرح جدید به ۲۸ میلیون و ۸۳۰ هزار تومان میرسد که نشانگر وجود ۳ ملیون تومان حباب در آن است. این حباب، تقریبا ۱۱ درصد قیمت طرح جدید را در بر میگیرد.
به طور معمول به دلیل تقاضای بالایی که برای ربع سکه وجود دارد، حباب ربع سکه بزرگتر از سایر سکوک است. در حال حاضر ۶۹ درصد بهای ربع سکه، با حباب پر شده است. در نتیجه حدود ۴ میلیون و ۴۹۰ هزار تومان حباب در آن وجود دارد.
به طور کلی، در ۶ ماه اخیر، قیمت ربع سکه حدود ۱۴ درصد، سکه طرح جدید ۱۹ درصد، سکه طرح قدیم ۱۸ درصد، نیم سکه ۲۴ درصد و سکه گرمی ۴ درصد رشد کرده اند. این در شرایطی است که انس جهانی در همین مدت ۲ درصد رشد کرده است و میزان رشد دلار هم به ۱۱ درصد میرسد.
در نتیجه موضوعی که موجب بزرگ شدن حباب سکه شده است، افزایش قیمت دلار است که حوالی ۵۴ هزار تومان در بازار معامله میشود. با این وجود، ترس بانک مرکزی و کارشناسان از اینکه حباب سکه با محدود شدن عرضه آن افزایش پیدا کند و این، تقاضا برای دلار را هم افزایش دهد، موجب میشود که پیشنهاد مداخله در بازار داده شود.
سابقه مداخله در بازار
ولی الله سیف، رئیس کل سابق بانک مرکزی در دولت گذشته، یکی از حامیان مداخله بانک مرکزی در بازار است. سیف از ۱۳۹۲ تا ۱۳۹۷ مدیریت بانک مرکزی را در دست داشت و پرونده قضایی هم برای او تشکیل شده است.
سیف متهم شد که در سالهای ۱۳۹۵ تا آخرین روزهای حضورش در بانک مرکزی، ۳۰ میلیارد و ۲۰۰ میلیون دلار ارز و ۷ میلیون و ۶۱۲ هزار و ۴۰۳ سکه معادل ۶۰ تن ذخایر طلای بانک مرکزی را در نتیجه نقض مقررات و ترک فعل ها، تضییع کرده است.
سیف با همین سابقه، به تازگی به بانک مرکزی توصیه کرده است که نسبت به رشد حباب سکه بیتفاوت نباشد؛ چرا که حباب سکه میتواند موتور افزایش قیمت دلار باشد.
گرچه سیف هیچ دادهای را برای اثبات این ادعا که افزایش حباب سکه قیمت ارز را جهش میدهد، ارائه نکرده است و به نظر میرسد به صرف تجربیات خود در مدیریت بانک مرکزی، توصیهاش را تنظیم کرده است.
مداخله در بازار با فرضیات گذشته
۲۴ دی ماه امسال محمد رضا فرزین، رئیس کل بانک مرکزی از آغاز ضرب و عرضه سکه بدون تاریخ در بازار و همچنین عرضه شمش طلا در مرکز مبادله ایران خبر داده بود. مداخله در بازار، این نگرانی را به وجود میآورد، که آنچه در گذشته تجربه کردیم، دوباره تکرار شود و دوباره قیمتها جهش کنند.
برای نمونه از پایان سال ۱۳۹۷ که اثرات خروج آمریکا از برجام روشن شد، قیمت سکه طرح جدید با وجود مداخله در بازار ۶.۲ برابر شد و از ۴ میلیون و۶۵۰ هزار تومان به بیشتر از ۲۸ میلیون تومان رسید. در همین مدت قیمت دلار ۳.۹ برابر شده است. در نتیجه قیمت سکه در شرایط تحریم ۱.۶ برابر ارز رشد کرده است. قیمت ربع سکه در همین مدت ۶.۸ برابر و قیمت نیم سکه ۷.۲ برابر شده است.
بیشتر بخوانید
اگر بازه زمانی برررسی رشد سکه و ارز را محدودتر کنیم، بازهم رشد سکه فراتر از رشد دلار است. برای نمونه از بهمن سال ۹۹ تاکنون در شرایطی که دلار ۱۴۰ درصد رشد کرده است، رشد طرح جدید، طرح قدیم، نیم، ربع و گرمی به ترتیب 182، 206، 213، 192 و 169 درصد بوده است؛ یعنی به طور میانگین ۱۹۲ درصد. در نتیجه در بازههای بلندمدت، رشد دلار از سکه عقبتر است و هم پای سکه یا بیشتر از آن رشد نکرده است.
با این وجود، این تصور غالب شده است که اگر سکه رشد کند، دلار را هم با خود جهش میدهد؛ در حالی که صرفا میتوان دلار را عامل موثر در رشد سکه در نظر گرفت.
نسخه پیچی برای انتظارات تورمی
بنابر این نمیتوان با اطمینان ۱۰۰ درصدی، نتیجه گرفت که مداخله در بازار سکه به نفع آرامش در بازار ارز است؛ آنهم در شرایطی که روندهای بلند مدت در اقتصاد ایران صعودی هستند و با رشد انتظارات تورمی رابطه دارند. از این زوایه، مداخله در بازار، عملی واکنشی است تا انتظارات تورمی موقتا با اثرات کاهشی درآمیزند.
این در شرایطی است که اقتصاد ایران نیاز به ثبات و اعتماد حاصل از این ثبات دارد تا اینکه بخواهند آن را مانند یک بیمار دارای هیستیری اداره کنند. بیماری مبتلا به روانپریشی هیستیریک، نیاز به مراقبتهای دائمی برای کنترل هیجاناتش احساس میکند اما اقتصاد با خود اتکایی زاینده درونش، دارای توان کنش، تاثیرپذیری و عکس العمل است.
کافی است که انتظارت تورمی حمل بر بیماری، ضعف و زوال بازارها تلقی نشود و پزشکی به نام «مداخله گر» تلاش نکند که با تجویز نسخههای از پیش آماده و مبتنی بر فرضیات کهنه، از اقتصاد آزمایشگاه بسازد.