اقتصاد هنر در جهان ایجاب میکند که دولتهای محلی اهمیت زیادی به گسترش امکانات و فرصتها برای ساخت آثار بدهند. کانادا و آلمان برترین نمونهها در این زمینه هستند و هنرمندان میتوانند با مهاجرت به این کشورها از درآمد کافی و فرصت اقامات بهرهمند شوند.
به گزارش شاخص آنلاین، اقتصاد هنر در کشورها فرصتهای گستردهای را برای حمایت از هنرمندان به وجود آورده است؛ از تامین امکانات سخت افزاری تا حمایتهای مالی. در این شرایط، صرف اینکه بازار آثاری هنری در یک کشور بزرگ باشد، به معنای حمایت از هنرمند نیست. برای نمونه کانادا و آلمان از بهترین کشورها برای حمایت از خالقان آثار شناخته میشوند اما بازار هنر آنها به بزرگی آمریکا، چین و بریتانیا نیست. بر این اساس، حدود ۴۲ درصد از حجم بازار هنر جهان در آمریکا متمرکز شده است. سهم چین و بریتانیا به ترتیب ۱۹ و ۱۷ درصد است.
حتی چین برای حمایت از هنرمندان شرط و شروط دارد. هنرمندان این کشور باید آثاری را تولید کنند که به لحاظ فرم و متحوا مورد تایید دولت باشد. اینگونه آثاری هنری باید با تایید حزب کمونیست چین، همراه باشند؛ در غیر این صورت راهی به بازار بزرگ هنر پیدا نمیکند. در مقابل آلمان که ۲ درصد از بازار هنر جهان را در اختیار دارد، به هنرمند برای تعیین مضامین خلق اثر و فرم آن آزادی میبخشد. کانادا هم نظام حمایتی قوی دارد.
برای اینکه تصویر بهتری از حمایت کشورها از هنرمندان داشته باشیم، باید شرایط را بررسی کنیم؛ به ویژه اینکه هنرمندان برای مهاجرت، نیاز دارند که تصویر بهتری از مقصد آینده خود داشته باشند.
کانادا به عنوان یکی از بهترین کشورها برای مهاجرت شغلی، به هنرمندان بسیار اهمیت میدهد. کانادا به عنوان یک جامعه باز که منتشکل از جوامع محلی است، برای حمایت از هنر از مدل «مختلط» و «متعادل» استفاده میکند؛ به این معنی که ترکیبی از روشهای تامین مالی را برای هنر به کار میگیرد: عمومی، خصوصی و بر مبنای درآمدهای محقق شده (درآمد سازمان هنری). با توجه به رشد جامعه هنری کانادا، بودجه دولتهای محلی این کشور به کار تامین مالی کل بازار نمیآید. در نتیجه جامعه محلی کانادا تاکید زیادی بر روی «بشردوستی خصوصی» دارد.
منظور از بشر دوستی خصوصی، مشارکت شرکتها در تامین مالی هنرمندان است؛ حتی شرکتهای خصوصی از هنر دولتی حمایت میکنند برای نمونه میتوان به کمک بنیادهای راکلفر و کارنگی برای تشکیل باله ملی کانادا اشاره کرد.
جالب اینجاست که کانادا یک شورای هنر دارد که توسط هیات ۱۱ نفره از منتخبان محلی اداره میشود. وزیر میراث کانادا باید در مورد عملکرد این شورا به پارلمان پاسخگو باشد.
این هیات مدیره، ۳ بار در سال تشکیل جلسه میدهد و برای تخصیص بودجه در میان سازمانهای هنری تصمیم گیری میکند. در اینجا منظور از سازمان هنری، اجتماعی است که یگ گروه هنری برای دریافت کمکهای عمومی و خصوصی ثبت میکند.
بر همین اساس، یک ترکیب درآمدی برای سازمان هنری ایجاد میشود. برای نمونه در سال ۲۰۱۳ یک سازمان فعال در هنرهای تجسمی و رسانه ای، میتوانست از ۷۳ درصد منابع عمومی و ۱۶ درصد منابع خصوصی (بشردوستی خصوصی) بهرهمند شود و ۱۱ درصد منابع را هم خودش تامین کند. ۷۵ درصد سازمانهای هنری (تجسمی و رسانه ای) از این ترکیب تامین مالی، بهرهمند شده اند.
بودجه عمومی در هر منطقه از کانادا متفاوت است؛ چرا که شهرداریها و دولتهای محلی تامین کننده آن هستند. اما ایالت کبک بالاترین سهم را در کل کانادا برای پیشرفت جامعه هنری فرانسوی زبان هزینه میکند؛ عمدتا با این هدف که فرهنگ فرانسوی کبک، به بالندگی برسد و تحت تاثیر جوامع انگلیسی زبان کانادا کوچک نشود. در مجموع، شورای هنر کانادا، حمایتهای مناسبی را از هنرمندان به عمل میآورد.
این شورا تاکنون ۲۸.۹ میلیون دلار صرف حمایت از هنرمندان بومی و سازمانهای آنها کرده است. ۲۰۷۷ جامعه هنری تاکنون از کمکهای این شورا بهرهمند شده اند. این شورا همچنین ۱۱۲۵ پروژه را تامین مالی کرده است. همچنین ۳۶.۲ میلیون دلار کمک بلاعوض برای سازمانهای هنری در نظر گرفته شده است.
البته کمکهای شورا به چند شرط انجام شود: در سراسر کانادا توزیع عادلانهای داشته باشد، متقاضیان بهره مندی از این کمکها شانس یکسانی داشته باشند و متقاضیانی که برای اولین بار بودجه دریافت خواهند کرد، فراموش نشوند؛ به ویژه اینکه این متقاضیان از میان جوامع محلی کانادا (اقلیتهای بومی و نژادی) و ناشنوایان و ناتوانان انتخاب شوند.
هنرمندان برای جای گرفتن در جامعه هنری کانادا نیاز به ویزاهای خود اشتغالی دارند اما در مجموع کانادا جای مناسبی برای قرار گرفتن در شبکه بین المللی هنرمندان محسوب میشود.
در واقع، کانادا یک پل ارتباطی ویژه برای آشنایی با سایر هنرمندان در زمینه موسیقی، هنرهای تجسمی، باله و… محسوب میشود؛ به نحوی که ایجاد یک شبکه از هنرمندان بومی و غیربومی برای بهره مندی از حمایتهای عمومی و خصوصی، نسبت به سایر کشورها، کار راحتتری است.
به بیان دیگر، جامعه هنری کانادا برای ایجاد چنین شبکهای برنامه ریزی شده است. با توجه به اینکه هنرمندان در کانادا میتوانند سالیانه به طور متوسط ۵۹ هزار و ۶۷۶ دلار درآمد داشته باشند، چشمانداز خوبی پیش رویشان قرار دارد.
آلمان هم مانند کانادا، از الگوی تامین مالی عمومی و خصوصی برای حمایت از هنر خلاق و هنرمندان مستعد استفاده میکند. این مدل به عنوان الگو، در جوامع غربی جا افتاده است. هرچند در آلمان، تامین مالی عمومی با محوریت دولتهای محلی (شهرداریها و دولتهای ایالتی) بیشتر جا افتاده است.
موسسات خصوصی و عمومی در آلمان برای چنین هنرمندانی اقامتگاه فراهم میکنند تا بدون دغدغه برای تامین خانه و جای استراحت به تمرین بپردازند. در آلمان یک برنامه بورسیه عمومی به نام Artists in Berlin وجود دارد که هنرمندان میتوانند از سراسر جهان شرکت کنند تا برنده ۲۰ بورسیه شوند. این بورسیهها هزینه ۱ سال اقامت در برلین را برای هنرمندان و خانوادههای آنها پوشش میدهد؛ به اضافه هزینههای بیمه.
اما حمایت از هنرمندان در آلمان فراتر از یک بورسیه عمومی است. آلمانیها کشور خود را با نام «سرزمین ایده ها» میشناسند. برلین و هامبورگ با عنوان «بهشت هنرمندان» شناخته میشوند.
در آلمان هرچه لازم دارید، وجود دارد: فضاهای استودیویی مقرون به صرفه، وجود دانشگاههای با کیفیت مانند UE برای تحصیل در رشته عکاسی (عکاس خبرنگار، عکاس هنرهای زیبا، عکاس استودیو/پرتره)، وجود شبکهای از تئاترهای خصوصی و سالنهای اجرای اپرا در شهرهای کوچک با تامین بهترین امکانات از سوی شهرداری ها، واگذاری تصمیم گیری در مورد حمایت از هنرمندان به دولتهای محلی (وزارت هنر محلی) به جای تصمیم گیری از مرکز و قطع دست دولت فدرال از بازار هنر، حمایت از آزادی عقیده در خلق آثار، وجود کادر متخصص بر اساس هر ژانر هنری (موسیقی، رقص، عکاسی، سینما، تئاتر و…) در دولتهای محلی، فعال بودن ارکسترهای محلی در تمام روزهای سال و قرادادهای تمام وقت و دائمی با بازنشستگی برای تمامی نوازندگان، گروههای کر، رقصندگان باله، بازیگران، کارگردانان و… . در واقع یکی از بهترین کشورهای جهان برای هنرمندان از هر ژانر و سبک و سیاقی آلمان است.
حتی اگر در یک شهر کوچک آلمان که در نزدیک یک شهر بزرگ قرار دارد، زندگی کنید، امکانات لازم برای یک فعالیت هنری فراهم است. برای نمونه شهر آگسبورگ تنها ۳۰ دقیقه با مونیخ فاصله دارد. اپرای مونیخ به عنوان مشهورترین سالن اپرای جهان، فاصله کمی با آگسبورگ دارد؛ شهری که تنها ۲۵۰ هزار نفر جمعیت دارد اما در همین آگسبورگ، هر روز سال، نوازندگان اپرا مشغول به کار هستند؛ بدون اینکه نیاز به ترک این شهر را احساس کنند.
امکانات فرهنگی آلمان به اینها محدود نمیشود.شهرهای بزرگ آلمان دارای آتلیههایی هستند که در تمام روزهای سال، در اختیار هنرمندان تجسمی قرار میگیرند.
استودیوهای هنر تجربی به صورت گسترده در شهرهای این کشور توزیع شده اند. برای مهاجرت به آلمان و دریافت ویزای هنرمندان، باید مانند کانادا بر اساس اثبات خود اشتغالی، پیش رفت. هنرمندان میتوانند در آلمان سالیانه ۳۲ هزار دلار (ماهیانه ۲۶۶۶ دلار) درآمد داشته باشند.
با این میزان درآمد میتوانند اقامت موقت خود را به اقامت دائم تبدیل کنند. گرچه این میزان درآمد کمتر از رقمی است که هنرمندان کانادایی به دست میآورند اما هزینههای زندگی در آلمان و سطح دسترسی رایگان به امکانات محلی برای ساخت آثار هنری، به مراتب کمتر از کاناداست. حتی بازار هنر آلمان به لحاظ حجم مبادلات، بزرگتر از کاناداست.