محمد جواد ظریف، وزیرسابق امور خارجه کشورمان، امریکا را به دلیل تحریم فروش صنعت هوانوردی به ایران، عامل شهادت رییسجمهور و همراهان وی دانست و گفت: «حادثه دیروز از آثار تحریمهای ظالمانه بود که فروش دستگاههای هوانوردی را تحریم کرده و اجازه نمیدهد ایران از امکانات خوب بهره ببرد، این اقدامات در ذهن مردم ایران ثبت خواهد شد.»
سانحه به وقوع پیوسته برای بالگرد حامل رییسجمهور در آذربایجان شرقی در روز یکشنبه اولین مورد از آن نیست و با توجه به تحریمهای ظالمانه و یکجانبه امریکا علیه صنعت هوایی ایران، کارشناسان حوزه هوایی بارها نسبت به امنیت پروازها در کشور هشدار دادهاند.
بالگرد حامل ابراهیم رییسی بل ۴۱۲ دو موتوره بوده است که بنا بر اظهارنظر برخی کارشناسان از دهه ۷۰ شمسی باقی مانده بود. گفته میشود در آن زمان این نوع بالگردها توسط شرکت نفت خریداری شده و پس از اورهالهای پیاپی به سازمان هلال احمر داده شده است. هرچند این نوع بالگردها به دلیل عملکرد قابل اطمینان خود به عنوان یکی از محبوبترین نوع هلیکوپترها در سراسر جهان شناخته میشود.
البته پس از اجرای موافقتنامه موسوم به برجام، نوسازی و تحول در صنعت هوایی کشور با خرید هواپیماهای تازه مسافری و البته بالگردهای جدید نیز تحت دستور قرار گرفت. نمونه آن، واردات 6 فروند بالگرد «BELL 412 EP »در سال 95 بود که با موافقت کمیسیون ماده یک، مجوز آن در شهریور ماه 1395 صادر شد و تقریبا یک ماه بعد، این بالگردها به ناوگان هلال احمر ایران اضافه شد.
مشخص نیست که هواپیمای حامل رییسجمهور که روز یکشنبه در ارتفاعات آذربایجان شرقی سقوط کرد از همین بالگردها بوده یا نه. توضیح خاصی درباره سن بالگرد سقوط کرده داده نشده است.
آیا این بالگرد فرسوده بوده است و همین موضوع، باعث مفقود یا نقص فنی احتمالی در آن شده؟ با توجه به اینکه این بالگرد، مخصوص به آشیانه ریاستجمهوری بوده و احتمالا از نظر فنی، شرایط مطلوبی داشته و فعلا نظریه موجود شرایط جوی نامناسب و مه غلیظ در ارتفاعات است.
اما در هر صورت هیچ چیز نمیتواند وضعیت اسفبار صنعت هوایی ایران به دلیل تحریمهای گسترده و یکجانبه امریکا (به عنوان کشور پیشرو در صنعت هوانوردی) را رد کند. آمار ارایه شده در خصوص قربانیان حوادث هوایی در ایران پس از تشدید تحریمها، نشانگر تاثیرات مخرب تحریم بر صنعت هوانوردی ایران است.
بر اساس اطلاعات شبکه ایمنی هوانوردی، ۲۱۵۲ نفر تا دی ماه ۱۳۹۸ بر اثر ۶۳ سانحه هوایی در ایران جان خود را از دست دادهاند. این آمارها نشان میدهد، ۱۵۳۱ سانحه هوایی در میان هواپیماهای ایران رخ داده است که بین پنجاه تا هفتاد سانحه آن مرگبار بودهاند.
آمار ارایه شده در خصوص قربانیان حوادث هوایی، کاهش امنیت هوانوردی و تعداد هواپیماهای سانحه دیده در ایران را پس از شروع تحریمها تایید میکنند. در گزارشهای ارایه شده در خصوص سقوط هواپیماها و بالگردها (نظامی یا غیرنظامی) در سالهای اخیر، ردپای عدم وجود قطعات فنی لازم یا مستهلک بودن هواپیمای سانحه دیده را به خوبی میتوان یافت.
بهطور مثال، نگاه کنید به سقوط هواپیمای ایرلاین سپاهان در سال 1393 در اطراف فرودگاه مهرآباد که تحقیقات نشان داد این سانحه که 39 کشته به جای گذاشت به دلیل از دست رفتن یکی از موتورهای هواپیما به وجود آمده است.
این هواپیما مرداد 1393 سقوط کرد، یک شبیهسازی ایرانی از هواپیمای آنتونف روسی بود. روسها یکی از اعضای دایم شورای امنیت هستند اما تا حدودی قادرند در خرید هواپیمای روسی و فناوری مروبط به آن به ایران یاری دهند.
در زمان وقوع این سانحه، برخی کارشناسان ادعا کردند که گرفتن انگشت اتهام به سمت تحریمها در پی وقوع چنین حوادثی اشتباه است چرا که معتقد بودند دلیل این حوادث، استفاده از تکنولوژیهای قدیمی روسی است.
اما باید به این واقعیت توجه کرد که ایران برای انجام پروازهای مورد نیاز خود با توجه به تحریمهای امریکایی انتخابهای بسیار محدودی دارد. زیر تحریمها دو غول بزرگ تولیدکننده هواپیما یعنی بویینگ و ایرباس را از فروش هواپیما به ایران منع کرده است.
حتی مالکان پرندههای دستدوم ساخت این دو شرکت حق فروش هواپیما به ایران را ندارند زیرا در غیر این صورت مشمول تحریمهای امریکا خواهند شد.
در بررسی یک نمونه دیگر از سوانح هوایی ایران در سال 2011 برای یک فروند هواپیمای ایرانایر در فرودگاه مهرآباد به دلیل باز نشدن ارابه فرود که با مهارت خلبان بدون تلفات جانی به زمین نشست، با وجود گزارشهای متناقض ارایه شده، خلبان پرواز یعنی کاپیتان شهبازی وقوع چنین رویدادهایی را نتیجه مستقیم سالها تحریم دانسته و معتقد است که در چنین شرایطی هر پروازی میتواند آخرین پرواز باشد.
تداوم تحریمهای سنگین بینالمللی علیه صنعت هوانوردی ایران میتواند شدیدا امنیت هوانوردی ایران را کاهش دهد. شرایطی که پس از خروج امریکا از برجام و تکمیل نشدن قرارداد فروش هواپیماهای برجامی وخیمتر هم شده است.
یکی از مضرات اصلی تحریم بر صنعت هوانوردی عدم امکان دسترسی به سیستمهای به روز شده و خدماتی است که باید مستقیما توسط شرکت سازنده ارایه شود. بیشتر هواپیماهای به کار گرفته شده در ایران امکان قرارداد این خدمات را ندارند و همین باعث میشود شرکتهای ایرانی هواپیماها را بدون این قبیل به روزرسانیها عملیاتی کنند.
همچنین برخی از تجهیزات فرودگاهی به ویژه در فرودگاههای بزرگ نیازمند قطعات فنی مورد نیاز جهت ادامه حیات هستند که متاسفانه تحریمها اجازه خرید این قطعات را نیز به شرکتها نمیدهد.
به روز نشدن تجهیزات به دلیل این محدویتهای ظالمانه علاوه بر جان مسافران ایرانی امنیت سفر اتباع دیگر کشورها را نیز به خطر میاندازد.
تحریمها همچنین به گونهای دیگر بر صنعت هوانوردی ایران اثر گذاشته است. از جمله عدم مجوز استفاده خلبانهای ایرانی از شبیهسازهای پرواز امریکایی و همین طور ارایه آموزشهای مدرن راهبری که کلیه خدمات آموزشی از این دست از زمان شروع تحریمها متوقف شده است.
آنچه اهمیت دارد و باید در مذاکرات دولتها حتما بیان شود اینکه تعارضات سیاسی بین دو نظام سیاسی امریکا و ایران نباید جان مسافران و خدمه هوایی و مردم مناطقی که این پرندهها از آنجا عبور میکنند را به عنوان یک سیاست خارجی در نظر گرفته و به خطر بیندازند.
به عبارتی این قبیل سیاستها که جهت فشار سیاسی به ایران برای همسو شدن با مقاصد غرب وارد میشود، جان مسافران حمل و نقل هوایی که عمدتا غیرنظامی هم هستند را به خطر انداخته که با تمام پروتکلها و قوانین بینالمللی و حقوق بشتری مغایر است.