کوچ عقلانیت از بورس

وقتی صحبت از بازار سرمایه می‌کنیم؛ یعنی کلیت اقتصاد و اقتصاد یعنی ضربان قلب یک جامعه، در وهله اول این سیاستگذار است که باید با بازار، اقتصاد و عوامل موثر بر جریان توسعه آشنا شود و تا مادامی‌که این آشنایی حادث نشود خبری از کارآمدی و کارآیی نخواهد بود.
تاریخ: 24 مهر 1402
شناسه: 52

بازار سرمایه این روزها مجددا با ریسک‌های غیر‌قابل سنجش و مخاطرات تصمیم‌گیری از منظر فاکتورهای برون‌زا دست‌به‌گریبان شده‌است.
رفتار عقلایی مدت‌هاست که از بازار سرمایه کوچ کرده و ریسک را به فعالانش هدیه داده‌است، برای نمونه تعدد تصمیمات خلق‌الساعه یا مداخلات وقت و بی‌وقت در سال‌جاری را بشمارید؟

از حذف خودرو از بورس‌کالا، تا تشدید قیمت‌گذاری‌های دستوری و اعطای یارانه از جیب صنایع تا قیمت‌گذاری خوراک و حواشی ایجادشده در بورس‌کالا و...

هر کدام از این تصمیمات در قالب واکنشی، بی‌ثباتی، زیان و بی‌اعتمادی را به بازار سرمایه تحمیل کرده‌است. باید توجه داشت که بازار می‌تواند ریسک‌های غیر‌سیستماتیک را اندازه‌گیری کند اما در‌ برابر اندازه‌گیری ریسک‌های غیر‌سیستماتیک ناتوان است و هرقدر ضریب ریسک‌های غیرقابل سنجه افزایش یابد آن بازار را از دور توجهات خارج خواهد کرد.


وقتی صحبت از بازار سرمایه می‌کنیم؛ یعنی کلیت اقتصاد و اقتصاد یعنی ضربان قلب یک جامعه، در وهله اول این سیاستگذار است که باید با بازار، اقتصاد و عوامل موثر بر جریان توسعه آشنا شود و تا مادامی‌که این آشنایی حادث نشود خبری از کارآمدی و کارآیی نخواهد بود.

اما وضعیت امروز بازار سرمایه در یک پارادوکس بدبینی شدید به تحولات آتی از منظر ریسک‌های غیر‌سیستماتیک که تحقق آن محدود به یک منطقه خاص نخواهد بود و کلیت بازارها را تحت‌الشعاع قرار خواهد داد که مثال آن در واکنش طلا، نفت و دلار به‌عنوان دارایی‌های امن قابل‌لمس است و در سوی مقابل جاذبه جذاب‌شدن قیمت‌های سهام در ‌برابر سایر بازارهای موازی در صورت رفع‌شدن ریسک‌های یادشده، ‌است.


در شرایط مخاطرات فعلی رفتار سهامدار محافظه‌کار می‌شود و می‌تواند تخصیص بهینه‌ای از ابزارهای در دسترس را داشته‌باشد. از استفاده از صندوق‌های کالایی مثل طلا، صندوق‌های درآمد ثابت و سهام و با ضرایبی در نحوه تخصیص بر اساس میزان ریسک‌پذیری تخصیص قائل شود تا روشن‌شدن ابهامات موجود.

با دید کوتاه‌مدت و شرایط خود بازار سرمایه از آبان گزارش‌های ۶ ماهه و نیم سال‌اول منتشر خواهد شد و به‌صورت سنتی در این بازه زمانی تحرکات مثبت در شرکت‌هایی که عملکرد مناسبی دارند، رخ خواهد داد.

با این دید به گزینه‌های پیش‌رو می‌توان به صنایع پالایشی و نمادهایی نظیر شپنا، شبندر با توجه به جهش کرک‌اسپرد‌ها به بالاترین سطح از تابستان ۱۴۰۱ اشاره کرد.

در گروه پتروشیمی و شیمیایی نیز مستعد‌ترین گزارش‌ها می‌تواند به شرکت‌های آروماتیکی نظیر نوری و بوعلی مربوط شود در کنار نمادهایی نظیر آریا، شاملا، شکام، شپدیس، شیراز و..، گروه بانک دیگر صنعت مستعد است که طبق گزارش‌های عملکرد با بهبود قابل‌توجه عملیاتی مواجه بودند و نمادهایی نظیر ونوین، وپست، وبملت، وتجارت و... می‌توانند مورداقبال قرار گیرند.

گروه اپراتور بنادر و نمادهایی نظیر حتاید و حسینا با توجه به افزایش عملیات اپراتور در بنادر رجایی، امام و... با جهش درآمدی و مستعد رشد محسوس سودآوری قرار دارند، گروه دارو نیز با توجه به گزارش‌های منتشرشده مستعد است. در این گروه نمادهایی نظیر دسبحان، دتماد، دشیمی، کاسپین، درهآور، دلر، ددانا، دکیمی، دتماد، دکپسول و... می‌توانند در این بازه مورد‌توجه باشند.

گروه سیمان نیز در زمره صنایع با گزارش‌های مثبت برشمرده می‌شود که در این بین نمادهایی نظیر سرود، سغرب، ساوه، سفانو، اردستان، سپاها، سصوفی، سآبیک، و... می‌توانند مورد‌توجه قرار گیرند، در گروه فلزات اساسی عمدتا تحت‌تاثیر قطعی برق و افت تولید بودند اما در این گروه نمادهایی نظیر فسبزوار، فملی، فولاد، فرآور، فاسمین، چدن، فنورد، فباهنر و... می‌توانند با اقبال مواجه شوند.

در سایر گروه‌ها می‌توان به نمادهای مستعد در صنایع زراعت (جوین، زمگسا، زقیام، سیمرغ، سپید و...)، زغال‌سنگ (کزغال، کپرور)، سنگ‌آهن (کنور، کچاد) و تک‌سهم‌هایی در سایر گروه‌ها اشاره کرد، در این بین شرکت‌هایی که هم از مزیت سود افزایشی و هم از منظر دارایی و پتانسیل تجدید برخوردارند، می‌توانند بهره بیشتری در موج‌های برگشت و صعودی بازار داشته باشند.

سطوح حمایت پیش‌روی بازار محدوده ۲‌میلیون، ۱.۹۶۰، ۱.۹۳۰ و ۱.۹‌میلیون واحد است که بر اساس فراخور تحولات و ریسک‌های بیرونی می‌تواند بدان واکنش نشان دهد.

باید درنظر داشت همچنان بازار در سیکل و چرخه معیوب ریسک‌های تحمیلی توسط سیاستگذار قرار دارد، از سوی دیگر بی‌ثباتی‌های منطقه‌ای و ژئوپلیتیک هم وقت و بی‌وقت بر بی‌ثباتی در بازار سرمایه سایه سنگین خود را تحمیل کرده است.

اگر عواملی نظیر اقتصاد جهانی را درنظر نگیریم ۲ عامل اول که مجموعا از آن به‌عنوان عوامل کلان و محیطی یاد می‌شود، اجازه رشد سریع بازار را نمی‌دهند؛ به‌عبارت‌بهتر از یک منظر ارزش دلاری بازار را پایین نگه می‌دارد و از سوی دیگر بازده انتظاری را تضعیف می‌کند که قطعا هرچه میزان نکات یادشده به نفع بازار تغییر یابد، می‌تواند اهرمی برای اهداف جدید بازار باشد.

در همین رابطه