در درون اقتصاد ایران با شکنندگیهای نامتوازن در سطح و گسلهای فعال در عمق روبرو هستیم. از سال ۱۳۹۷ به بعد، این شکنندگی و گسلها، قدرت تاثیرگذاری خود را تشدید کرده اند؛ بدون این که توانی برای ایجاد مجاری تنفسی اضافه شده باشد.
افزایش تورم، ناپایداری قیمت ها، نبود مقررات اثر بخش برای شفافسازی رفتار عاملان اقتصاد و سیاست گذار، تداخل مسئولیت، تحریم، کاهش جذب سرمایه ثابت خالص، تمرکز اقتصاد بر یک تعداد شرکای اقتصادی ثابت و مشکلات مریوط به زنجیره تامین جهانی و افزایش قیمت کالاهای وارداتی از جمله مهمترین عواملی هستند که به این شکنندگی و گسلها عاملیت داده اند.
چنانچه اقتصاد ایران بخواهد با همین فرمان براند، روز به روز با از دست رفتن فرصتهای موجود روبرو میشویم و درهای نیمه بازهم بسته میشوند. مواردی که برشمردم و به عاملیت یافتن آنها برای تخریب فضاهای تنفس اشاره داشتم، گاهی بیشتر از هر زمانی خطرات خود را یادآور میشوند؛ از جمله در زمانهایی که آتش جنگ برافروخته میشود و یا اینکه تحریمها تشدید میشوند.
حال این تصور برای ما وجود میآید که در شرایطی که این همه مشکل در داخل داریم و با تلنگری نوسانات قیمت دومینووار در بازارها سرریز میکنند و در آینده هم اثرات خود را به کندی پس می گیرند، چگونه میخواهیم با غرب به رهبری آمریکا وارد یک جنگ اقتصادی شویم؟!
زمانی میتوان از عاملیت خود در جنگ اقتصادی سخن بگوییم و از نوسانات تحریم و جنگهای گرم در منطقه تاثیر نپذیریم، که حداقل کمربند محکمی را به دور خود بسته باشیم. لازمه بستن این کمربند، یک «رشد درون زا» است.
این رشد درونزا هم مرتبط با ثبات اقتصادی است؛ در حالی که ناترازیهای اقتصاد کلان (کسری تراز تجاری، کسری حساب سرمایه، کسری بودجه و…) و ناترازیها در سطوح خرد مانند از دست رفتن اعتماد عمومی، کاهش بهره وری ماشین آلات، کاهش بهره وری در حوزه تولید و بهره برداری از انرژیهای فسیلی و جایگزین و ناترازی صندوقهای بازنشستگی اجازه ثبات را گرفته اند.
از سویی، لازمه دیگر درون زایی، تجارت خارجی متوزان است؛ به این معنی که شرکای تجاری ایران، چند کشور محدود و انگشت شمار نباشند. ۶۰ درصد تجارت خارجی ایران با ۵ کشور انجام میشود؛ در حالی که رشد درونزا بدون داشتن پویایی در تجارت خارجی ممکن نیست.
بدون دست یافتن به این درونزایی که کشورهای دیگر مانند چین، ویتنام و… به دنبال آن رفتند، نمیتوان مطمئن نبود که نوسانات در محیط بین الملل و اثرات بیرونی مانند تحریم قابل مدیریت هستند. هر زمان که آنها فرا برسند، بحرانهای ما هم بیشتر در چشم میآیند و نوسانات ناشی از ناترازیها را با لرزش بیشتری احساس میکنیم.