یک کارشناس صنعت سیمان با اشاره به چالش های ممانعت از افزایش قیمت ها، محدودیتهای گاز و...، گفت: با سیاست های نادرست، کارخانههای آهک از سودآوری بالاتری برخوردارند.
حمید رضا سارانی با اشاره به اثر محدودیتهای گاز و عدم توانایی مالی خرید مازوت در شرایظ دشوار صنعت سیمان گفت: به عنوان نمونه سیمان سبزوار از ۱۵ آذر تا به امروز نه امکان استفاده از گاز را دارد و نه درآمدی که بتواند مازوت را با نرخ بالا و البته به صورت علی الحساب خریداری کند. در چنین شرایطی تنها استفاده از کلینکر ذخیره و سایش آن برای تولید سیمان منبع درآمد کارخانه شده است.
او افزود: از سوی دیگر مطالبه مابهتفاوت نرخ سوخت از ابتدای سال تا کنون علاوه بر تحمیل هزینههای مالی بسیار بالا، صورتهای مالی شرکتهای سیمانی را دچار آشفتگی کرده است. این اتفاق در حالی است که سیمان سبزوار با بیش از ۸۶ هزار سهامدار خرد در بین شرکتهای سیمانی دارای بالاترین سهام شناور است. جدا از تمام این مشکلات در استان خراسان، سیمان به مراتب بیش از میزان تقاضا تولید میشود. به گونهای که میزان تولید دو برابر میزان تقاضا است و با توجه به هزینههای بالای حمل عملا فروش سیمان در مناطق دیگر فاقد توجیه اقتصادی است.
او ادامه داد:با تمام این مشکلات آنچه وضعیت را به تمام معنا غیرقابل تحمل میکند، جلوگیری از افزایش بهای سیمان در بورس کالا به تناسب افزایش هزینههای تولید است و متاسفانه در این میان علاوه بر وزارت صنعت، سازمان بورس هم از انجام وظایف در قبال شرکتها و همچنین سهامداران شانه خالی میکند.
سارانی تاکید کرد: حتی چنانچه صنعت سیمان اقدام به تجدید ارزیابی نکند و صورتهای مالی بر اساس ارزش روز کارخانه محاسبه نشوند، صرف درج هزینههای استهلاک با همکاری سازمان بورس و انجمن سیمان در صورتهای مالی نشان می دهد، شرکتها با این وضعیت درآمدی حتی توان پرداخت هزینه استهلاک را هم ندارند.
این کارشناس بازار سرمایه اضافه کرد:البته انتشار اخبار از طرف برخی شرکتها در مورد سودآوری بدون در نظر گرفتن ارزش روز داراییها و هزینه استهلاک که با واقعیتها همخوانی ندارد، عاملی در جهت جلوگیری از بالا رفتن قیمت پایه سیمان در بورس کالا است و نکته جالبتر اینکه صنعت سیمان برخلاف تمامی صنایع که رویکرد توسعهای دارند، حداقل در مجامع سیمان بیش از ۸۰ درصد سود شرکت را تقسیم میکنند و این اقدامات به معنای خالی شدن شرکت از نقدینگی است در حالی که منطق ایجاب میکند سود انباشته را به شکل افزایش تعداد سهام بین سهامداران تقسیم کرد.
او تصرح کرد: با توجه به نزدیک بودن فاصله شرکتهای استان خراسان رضوی با افغانستان امید می رفت کمبود تقاضا را با صادرات جبران کرد اما متاسفانه جدا از وضع عوارض بر صادرات سیمان، صادرات به افغانستان هم با مشکل مواجه شده و طالبان برای ثابت نگه داشتن نرخ دلار به شرکتهای ایرانی ریال پرداخت میکند. جدا از این هزینههای بندری در ایران برای هر تن سیمان حدود ۸ دلار است در حالی که این هزینه در کشورهای پاکستان و عربستان کمتر از ۳ دلار است.
به گفته سارانی مشکل دیگر این روزهای صنعت سیمان فقدان حمایت بانک ها است به این معنا که ارزش روز هر شرکت سیمانی بیش از ۷ هزار میلیارد تومان است اما بانکها حاضر به پرداخت تسهیلات به این صنعت نیستند که البته یک علت آن میتواند قرار گرفتن کارخانهها در مناطق محروم و در نتیجه نبود نقدینگی بانکها باشد.
او توضیح داد: متاسفانه حتی انتقال تسهیلات به مراکز استانها هم چارهساز نیست. چرا که این بانکها حداکثر ۱۰ میلیارد میتوانند پرداخت کنند. تنها راه ممکن انتقال به بانکهای تهران است اما در تهران هم به دلیل وجود شرکتهای بسیار بزرگتر از صنعت سیمان، بانکها ترجیح میدهند تسهیلات را به سایرین پرداخت کنند.
کارشناس بازار سرمایه گفت : متاسفانه سیاستهای نادرست در این صنعت به گونهای است که کارخانههای آهک که سرمایهای در حدود ۲۰ درصد کارخانه یک میلیون تنی سیمان برای احداث نیاز دارند از سودآوری به مراتب بالاتری برخوردارند. کما اینکه هر تن آهک بیش از یک میلیون تومان به فروش میرسد و بهای هر تن سیمان به ۷۰۰ هزار تومان هم نمیرسد.