سبک سقاخانه نماینده هنر مدرن ایران محسوب میشود؛ هنری که از دهه ۴۰ قدرت گرفت و آرام آرام در محافل روشنفکری جا افتاد. آثار پرویز تناولی و حسین زنده رودی که میلیاردها تومان ارزش دارند، نمایندگان این سبک محسوب میشوند.
به گزارش شاخص آنلاین، هنر نوگرای ایرانی از دهه ۴۰ و ظهور مکتب سقاخانه خوش درخشید؛ سبکی التقاطی که عناصر هنر مدرن و سنتی را گرد یکدیگر آورده است. استفاده از نقاشی خط، تذهیت و پالتهای رنگی پای ثابت چنین سبکی است. در یک کلام، استفاده از عناصر سنتی همراه با فرمهای مدرن، هنر سقاخانهای را شکل داد. میتوان از حسین زنده رودی و منصور قندریز به عنوان پایه گذاران این سبک در دهه ۴۰ نام برد؛ هرچند که شناسنامه آثار نشان میدهد که نمیتوان به نام صادق تبریزی و فرزاد پیل آرام و حتی حسین تناولی بیتوجه بود.
در همین حال، ژازه تباتبایی، پرویز کلانتری، جعفر روح بخش، منصوره حسینی، شهلا حبیبی، محمد علی ترقی جاه و نفراتی دیگر این سبک را در هنر ایرانی پروراندند. اما معروفترین خروجی هنری این سبک که بیشتر ما با آن آشنا هستیم، کارهای حجم پرویز تناولی است. معروفترین اثر حجم تناولی که برگرفته از نقاشی خط محسوب میشود، «هیچ» است. سایر آثار برگرفته از مکتب سقاخانه نزد افکار عمومی با بیتوجهی مواجه شدند؛ گرچه خاص پسندان و کسانی که حاضر هستند میلیاردها تومان برای آثار هنری هزینه کنند، با آثار کمتر معروف این مکتب آشنا هستند.
آثار برجسته مکتب سقاخانه
بررسی آثار به فروش رفته در حراج تهران نشان میدهد که کارهای حسین زنده رودی، منصوره حسینی، ژازه تباتبایی، پرویز تناولی، جعفر روح بخش، مسعود عربشاهی، صادق تبریزی و فرزاد پیلارام، میلیارد ih تومان قیمت خورده اند. اثری از پیلارام با امضای pilaram۱۹۷۷ در سال ۱۳۹۸ در دوازدهمین حراج تهران به قیمت ۸ میلیارد و ۸۰۰ میلیون تومان به فروش رفته است.
پیلارام در زمینه اثر، از ورق طلا بهره برده است و آن را با استفاده از پالتهای رنگی در بافتی از خطوط عمودی درآمیخته است تا مضمونی عرفانی ایجاد کند. آبشخور این اثر ترکیب سبک سقاخانهای با هنر مدرن است. عناصر مدرن در کارهای پیلارام به وضوح دیده میشوند؛ این برخلاف آثار صادق تبریزی، دیگر نماینده مکتب سقاخانه است.
تبریزی همچنان به اصالت مکتب سقاخانه با استفاده از نقاشی خط اهمیت میدهد. اثری با امضای S Tabrizi به قیمت ۴ میلیارد و ۴۰۰ میلیون تومان در حراج تهران چکش خورده است. تاریخ ایجاد این اثر تبریزی، مربوط به زمان پیدایش مکتب سقاخانه است؛ یعنی سال ۱۳۴۰. در این اثر، عاشق و معشوقی به روی ۲ اسب نشستهاند و شتابان به سمت یکدیگر میرانند؛ مضمونی که یکی شدن را در سر میپروراند. عناصر نگارگری در این کار سنگینی میکنند. عناصر نقاشی خط به صورت بسیار محدود و هوشمندانه به چشم میخورند تا زیبایی عرفانی به کار ببخشند.
آثار ارزشمند تناولی
نمیتوان از مکتب سقاخانه گفت و به «هیچ» های تناولی بیتوجه بود. اثری با امضای Tanavoli 07, AP که سال ۱۳۸۶ در مجموعه آثار فیگوراتیو هیچ قرار گرفته، ۵ میلیارد و ۵۰۰ میلیون تومان به فروش رفته است. البته این گرانترین اثر سقاخانهای تناولی نیست که در یک بافتار فیگوراتیو مدرن، تجسم یافته است. برای نمونه میتوان به اثر «شاعر نشسته» تناولی اشاره کرد. شاعری که تناولی تجسم کرده است، تنها و در سکون به سر میبرد. نظیر این کار را مانند هیچهای نشسته بر روی صندلی دیدهایم اما این بار، هیچ، در یک انسان-خدا تجسم یافته است.
این کار به لحاظ فیگوراتیو شباهت زیادی با مجسمه بودای نشسته دارد اما تناولی با استفاده از خطوط کتیبههای باستانی انسان-خدای خود را که از ناکجا به ما مینگرد، به یک موجود باستانی ایرانی شبیه کرده است که در سکون و سکوت به دنبال معنا میگردد. این اثر تناولی که سال ۱۳۸۸ خلق شده است به قیمت ۱۴ میلیارد و ۶۰۰ میلیون تومان در حراج تهران به فروش رفت.
در میان آثار مکتب سقاخانه کار شاخص دیگری وجود دارد. این یکی، از آثار حسین زنده رودی است. هنرمند، در این اثر که با نام «برای دسته» ۴ میلیارد و ۴۸۰ میلیون تومان در حراج تهران، به فروش رفته، نقاشی خط را با رنگآمیزیهای مدرن درآمیخته است. هدف زنده رودی این بود که سنت و مدرنیته مخرجی مشترک، با یکدیگر بیابند؛ در فضایی عارفانه به رقص درآیند و یکی شوند.