روند حرکت نرخ دلار نشان میدهد که بازار برای رساندن آن به کانال ۵۱ هزار تومان بیمیل نیست. قیمت دلار تا چند روز پیش و به دنبال آغاز جنگ در نوار فلسطینی غزه و تهاجم حماس به اسراییل، در کانال ۵۳ هزار تومان قرار گرفت بود و حالا در ۵۰ هزار و ۶۰۰ تومان در تقلای رشد بیشترش است. چنانچه خریداران بر بازار خرسی این روزها غلبه کنند، نفع این حرکت نصیب سهمهای کامودیتی محور و کل بازار میشود.
به گزارش شاخص آنلاین، قیمت هر دلار آمریکا این روزها در محدوده 50 هزارو 300 تا 50 هزارو 800 تومان معامله میشود. در معاملات فردایی هم قیمت به محدوده ۵۰ هزار و ۸۰۰ تومان نزدیک شده است. به نظر میرسد که دلار سودای نزدیک شدن به کانال ۵۱ هزار تومان را در سر دارد که نشان میدهد آرامش چند روز اخیر در کانال ۵۰ هزار تومان در حال نقص شدن است. روزهای پس از آغاز جنگ در سرزمینهای فلسطینی میان حماس و اسراییل که آتش آن از ۱۵ مهر ماه به آسمان رفت، قیمت دلار به کانال ۵۳ هزار تومان هم رسید. از این زمان به بعد، بازار کمی رنگ آرامش را دید؛ به ویژه اینکه شاخص دلار که بیانگر قدرت خرید آن در سطح جهانی است از ۱ روز پیش از آغاز جنگ (۷ اکتبر) از محدوده ۱۰۶.۸۷۱ عقب نشینی کرد و با وجود اینکه در ۱۳ اکتبر (۲۱ مهر) محدوده ۱۰۶.۷۳۹ را هم لمس کرد اما مجدد به ریزش خود ادامه داد تا اینکه اکنون در کانال ۱۰۵ واحدقرار گرفته است.
خبرهای بیتاثیر بر بازار
شاخص دلار در حال حاضر در محدوده ۱۰۵.۳۶۰ تا ۱۰۵.۷۱۴ در نوسان است. برخی تحلیگران تکنیکال با استناد به چارت دلار، ارزیابی کردهاند که شاخص دلار دچار یک «نوسان مختلط» شده و در حال حاضر ارزیابی قطعی برای بازگشت آن به کانال ۱۰۶ واحد ظرف روزهای آینده وجود ندارد. در نتیجه نمیتوان این احتمال را رد کرد که ریال ایران همچنان برای جلوگیری از ریزشهای بیشتر شانس دارد اما باید به این موضوع هم دقت کرد که اقتصاد ایران با وجود خوش بینیهایی که پس از توافق ایران با عربستان و جانمایی راهبردی که صلح چین در خاورمیانه داشت، هنوز نتوانسته اعتماد در بازارها را احیا کند. از سویی اخباری همچون آزاد شدن ۶ میلیارد دلار از منابع ایران در کره جنوبی و همچنین خبر اخیر آزادسازی ۴۳ میلیون دلار از منابع ایران از سوی آمریکا و واریز آن به حساب دولت در لاهه هلند هم نتوانستهاند آنچنان که انتظار میرود، التهاب را کنترل کنند؛ به ویژه اینکه چشمانداز صلح میزان حماس و اسراییل در غزه هنوز روشن نیست. اسراییل همچنان بر ورود زمینی به غزه از سه طریق دریایی، هوایی و خاکی تاکید دارد؛ در حالی که آمریکا و فرانسه تلاش میکنند که ورود اسراییل به غزه را مدیریت کنند یا حداقل به تاخیر بیندازد. همین ناامیدی از پایان جنگ و احتمال زبانه کشیدن آن به لبنان و سایر نقاط خاورمیانه، ستون انتظارت تورمی را در بازار ارز ایران بلندتر کرده است.
از سویی نرخ دلار در بازارهای هرات و سلیمانیه هم در کانال ۵۰ هزار و ۶۰۰ تومان سیر میکند. بازارهای هرات و سلیمانیه به اضافه بازار دبی از جمله مراکزی هستند که شبکه تامین ارز ایران محسوب میشوند. از این جهت نرخ دلار در این مراکز برای بازار تهران کلیدی است؛ پیامی که نشان میدهد قیمت ارز در تهران با دو نقطه دیگر هم جهت است. هر گاه حجم مداخله بانک مرکزی در بازار ارز برای کنترل نرخ آن بیشتر باشد، قیمت ارز در تهران به کمتر از سلیمانیه و هرات میرسد؛ چرا که عرضه و تقاضا متعادل میشوند.
کاهش نرخ دلار از ۵۳ هزار تومان به سمت پایین و نزدیکی قیمت هرات و سلیمانه با تهران، نشان میدهد که در چند روز گذشته در بازار مداخله شده تا اثرات کاهش قیمت در تهران، به هرات و سلیمانیه هم منتقل شود. اما باید دید که راهبرد مداخله ارزی میتواند از شکسته شدن سقف قیمت قبلی که به ۶۰ هزار تومان رسید، جلوگیری کند.
تثبیت ارز با دلار های نفتی
نمودار ها نشان می دهد سیاست های ارزی بانک مرکزی ، مدتی قیمت دلار را در محدوده ۴۸۵۰۰ تا 50 هزارو 500 تومان حفظ کرده است اما حالا 50 هزارو 500 تومان به کف جدید تبدیل شده است و تا ۵۳ هزار تومان می تواند در نوسان باشد. هرچند اراده دولت و بانک مرکزی کنترل قیمت دلار در کف و سقف جدید است اما فعالان بازار ارز در شبکه اجتماعی بر این نظر هستند که روند حرکت در بلند مدت صعودی است.
آن طور که وزیر اقتصاد روزسه شنبه گفت سیاست ستاد اقتصادی دولت «کنترل بازار ارز» است.او همچنین تاکیدکرد:«افزایش درآمدهای ناشی از صادرات نفت هم از دلایلی است که بازار با ثباتی برای ارز در پیش رو داریم و بانک مرکزی هم توانایی کنترل را دارد.»
معنای کلام وزیر اقتصاد این است که سیاست ارزپاشی برای کنترل نرخ ارز ادامه دارد. ادامه سیاست کنترل نرخ ارز، خبر خوبی برای بازار سرمایه محسوب نمیشود؛ چرا که سهمهای دلاری به نرخ ارز، چسبندگی دارند. منظور از سهمهای دلاری، سهام شرکتهای پترو پالایشی، فلزی و به طور کلی صنایع کامودیتی محور است. که پیوستگی بالایی با قیمت دلار دارند.
به طور معمول با افزایش قیمت ارز،شرکت های صادرات محور یا اصطلاحا سهمهای دلاری در بلندمدت برای سرمایهگذاری جذابتر میشوند.تغییرات قیمت اینگونه سهمها هم با روند بازار، پیوستگی بیشتری نسبت به سهمهای غیرصادرات محور و غیرکامودیتی محور دارد؛ چرا که اینگونه سهمها در شرایطی که دلار به طور مثال از سال ۱۴۰۰ تا امروز بیش از ۹۵ درصد افزایش یافته است، کمتر از دیگر سهمها ریزش داشته اند.
روند ارزپاشی در گذشته هم نشان داده که دولت ، نمیتواند به طور مستمر منابع ارزی را صرف سرکوب قیمت دلار و ریختن آن به شکل حواله در سامانه نیما کند. به ویژه آنکه افزایش تحریمها منجر به کاهش میزان صادرات نفت و میعانات به حدود ۱.۷ میلیون بشکه در روز شده است.
در این میان چنانچه دلار سقف ۶۰ هزار تومان را بکشند، دیگر نمیتوان برای آن سقف بعدی را متصور شود، اما به نظر میرسد که دولت و بانک مرکزی فعلا بر تلاشهایشان در مورد نگه داشتن ارز در محدوده ۵۰ هزار و ۵۰۰ تومان تا ۵۳ هزار و ۵۰۰ تومان اصرار دارند اما تغییرات احتمالی شاخص جهانی دلار و بازگشت آن به کانال ۱۰۶ واحد میتواند این وضع را به نفع بازار سرمایه و سهمهای دلاری تغییر دهد.