خوشنویس و طراح گرافیک معاصر با اشاره به الزامات اساسی اقتصاد هنر، بر نقش دولت ها در حمایت از خلق آثار هنری و رفع مشکلات هنرمندان تاکید دارد.
صداقت جباری، خوشنویس و طراح گرافیک معاصر در گفت و گو با شاخص آنلاین، با اشاره به ضرورتهای شکل گیری اقتصاد هنر بر اساس سبقه تاریخی هنر در ایران و مقایسه آن به عنوان نمونه با کشورهای حاشیه خلیج فارس، گفت:«در کشورهای هم جوار، توجه ویژهای به هنر و فرهنگ میبینیم. استعدادهای ایرانی، در این کشورها بسیار مورد توجه قرار میگیرند. برای نمونه، در حاشیه خلیج فارس، شاید به اندازه ایران، سابقه تاریخی و استعدادهای بزرگ و جوان در زمینه خلق آثار هنری وجود ندارد. به همین دلیل، به سراغ هنرمندان ایرانی و دیگر کشورها، از جمله سایر کشورهای عرب و ترکیه میروند.»
این مدرس دانشگاه با طرح اینکه باید از خود بپرسیم که آیا امکانات داخلی متناسب با هنر ایران و استعدادها رش کرده اند، افزود: «هنرمندان ایرانی، گاهی بدون داشتن اسپانسر مالی و با اتکا به توانمندیهای خود از سطوح محلی به سطوح بین المللی صعود میکنند. کشور ما دارای ظرفیتهای زیادی در خلق آثار هنری با تکیه بر تاریخ و فرهنگ خود است. این در شرایطی است که در کشورهای جنوب خلیج فارس، شاید چنین ظرفیتی را به اندازه ایران، نداشته باشند. در نتیجه، با بهره گرفتن از کارنامه هنرمندان ایرانی و سایر کشورها، نام خود را در برگزاری حراجیهای معروف جهان مانند کریستیز و ساتبیز مطرح میکنند.»
به گفته این مدرس هنر خوشنویسی، «شرایط ظهور و بروز هنرمندان ایرانی به دلیل مشکلات اقتصادی به گونه متناسب و شایسته فراهم نیست. هنرمندان بزرگ و بسیار با استعداد و جوانی را داریم که پسندیده است، برای تامین امکانات اولیه خلق آثار، مورد حمایت قرار گیرند. البته ابزارهایی مانند صندوق اعتباری هنر، وجود دارند؛ اما چون مشکلات اقتصادی در سطح کلان وجود دارند، کمکها و اعتبارات چشمگیر، و موثر نیستند و انتظارات هنرمندان را برآورده نمیسازند.»
این پژوهشگر هنر و خطاطی، با بیان اینکه، باید پرسید هنر به چه میزان در کشور ما اهمیت دارد، ادامه داد:«هنر شاید زمانی ارج یابد که آثار هنری مورد توجه مسئولان و بزرگان کشور قرار گیرد؛ به این معنی که آنها به صورت سمبلیک آثار هنرمندان را خریداری کنند. چنانچه اثر هنری در سبد خرید اصحاب تصمیم گیری قرار گیرند، میتوان به جای گرفتن هنرمندان و آثارشان، در ساحت زیست عمومی، امیدوار شد. از آنجایی که، نام هنرمندان و اساتید ایرانی بارها در سطح بین المللی تکرار شده است. این ظرفیتی است که شاید در ارزآوری به کشور کمک برساند.»
صداقت جباری در پاسخ به این پرسش که توجه دولتها به هنرمندان و آثار هنری را در دولت جدید چگونه ارزیابی میکند، گفت: «تغییر دیدگاهها در وزارت فرهنگ و ارشاد را باید مورد استقبال قرار داد؛ چرا که هنرمندان ما به لحاظ معنایی با وزرای این حوزه ارتباط تنگاتنگی دارند. انتظار استقرار وزرا و مدیرانی را داریم که دستی در آتش داشته باشند. در واقع به مدیران لایق نیاز داریم که به نیازهایی که برشمردم، توجه داشته باشند.»
این مدرس دانشگاه در پاسخ به این پرسش که گزینههای مطرح شده برای وزارت فرهنگ و ارشاد دولت چهاردهم، مانند احمد مسجد جامعی، عباس صالحی و محمد مجتبی حسینی چگونه و بر اساس چه ویژگیهای مدیریتی برای هنرمندان قابل ارزیابی هستند، مطرح کرد: «نامهایی که در این زمینه شنیده میشوند، نسبت به گذشته سوابق فرهنگی بیشتری دارند و نزد اهالی فرهنگ و هنر شناخته شدهتر هستند؛ مانند آقای مسجد جامعی. آقای محمد مجتبی حسینی را به عنوان معاون گذشته امور هنری وزارت فرهنگ و ارشاد میشناسیم.»
این مدرس با سابقه هنر، افزود:«آقای عباس صالحی هم در مقام وزیر اسبق فرهنگ و ارشاد کشور شناخته شده هستند. اسامی دیگری هم مطرح شده اند. اما در هر حال، انتظار جامعه هنری کشور این است که افراد آگاه و جوان به وزارت فرهنگ و ارشاد راه یابند. هرچند، در سوابق برخی از گزینههای مطرح شده برای این وزارتخانه، تجربه و پختگی وجود دارد که به این ویژگی نیاز داریم. آقای محمد مجتبی حسینی هم جوان هستند. قاعدتا افراد جوان، به خیلی از اتفاقات نگاه روزآمدتری دارند. اما امیدوارم اهداف مقدس هنرمندان در دولت چهاردهم برآورده شوند تا آنها زندگی هنری درشان استعدادهای خود و ظرفیتهای تاریخی کشور داشته باشند. اینگونه آنها میتوانند به اقتصاد کشور کمک کنند.»