کشاورزی ایران درگیر بحران عمیق و فزایندهای است؛ بحرانی که به افزایش ناپایداری در امنیت غذایی و تشدید گرسنگی در نسلهای آینده منتهی میشود.
به گزارش شاخص آنلاین، میانگین دمای کشور در ۳۰ سال اخیر ۲.۷ درجه بیشتر شده است. امنیت غذایی و تولید کشاورزی به دلیل تاثیرات افزایش دما و مشکلات ساختاری در خطر است. از سویی دیگر، اقتصاد ایران به دلیل رشد ناچیز خود، که آنهم متکی به نفت و گاز است، نمیتواند برای بخش کشاورزی ارزش افزایی کند. تورم هم دمار از روزگار این بخش درآورده است.
آخرین دادههای منتشر شده از تورم تولید کننده بخش کشاورزی در زمستان ۱۴۰۲ نشان میدهد که هزینه شخم زمین زراعی آبی نسبت به یک سال پیش از این زمان، ۳۸ درصد رشد کرده است. همچنین هزینه شخم زمینه زراعی دیم، به ازای هر هکتار ۳۷.۵ درصد رشد داشت.
بیشتر بخوانید
خطر بحران اراضی کشاورزی در کمین اقتصاد | خواب آشفته برای کشاورزی آشفته
تبعات فاجعهبار اشتغال مخرب در بخش کشاورزی
مالیات به سراغ بخش کشاورزی میرود
جهش تورمی در تولید
هزینه کشت، بر روی زمینهای زراعی آبی بیشتر از دیم است. برای نمونه، در حالی که هزینه کشت زمین زراعی آبی در همین مدت ۴۹.۹ درصد رشد کرده است، در بخش زراعی دیم، رشد ۳۱ درصدی شکل گرفت. گرچه، تورم ۳۱ درصدی هم با توجه به رشد منفی بخش کشاورزی، زیاد است. در سال ۱۴۰۲ میزان رشد بخش کشاورزی منفی ۲.۲ درصد گزارش شد.
بخش کشاورزی تا پیش از سال ۱۴۰۰ وضعیت بهتری داشت. در سال ۱۳۹۸ و ۱۳۹۹ رشد آن به ۱۱.۵ و ۴.۳ درصد میرسد. از سال ۱۳۹۹ اما کاهش رشد این بخش تسریع شد. از سال ۱۴۰۰ کشاورزی ساقط شد و رشد آن ۳.۶ درصد زیر صفر، پایین آمد. در حالی، بخش کشاورزی در فاصله ۱۳۹۸ تا ۱۳۹۹ سقوط کرد که صنایع و معادن (با نفت و بدون نفت) و خدمات بازار بهتری برای عرضه تولیدات خود پیدا کردند.
در سالهای اخیر، کمی وضع بخش کشاورزی به دلیل افزایش بهای خرید تضمینی و کاهش جزئی تورم، بهتر شد اما این بخش همچنان با رشد منفی دست به گریبان است. افزایش دما و چالشهای اقلیمی (سیلهای بهاری و تابستانی و خشکی در پاییز و زمستان) به پای ثابت مشکلات کشاورزان تبدیل شده است. قطعی برق را هم اگر اضافه کنیم، چیزی کم نمیماند!
خسارت قطع برق، سیل و خشکسالی
خسارت قطعی برق به ۳۵۰ تا ۴۰۰ هزار میلیارد تومان میرسد. خسارت سیل هم در سالهای مختلف متفاوت بود اما در سال ۱۳۹۸ که بارشهای بهاری به یکباره با خشم اوج گرفتند، تنها تا ۱۸ فرودین این سال، ۶۷۰۰ میلیارد تومان خسارت وارد شد. تا ۲۷ فروردین سال یاد شده، خسارتها به ۱۳ هزار میلیارد تومان رسیدند؛ وضعیتی که در سالهای بعد هم ادامه یافت. از ابتدای سال زراعی ۱۴۰۰-۱۳۹۹ تا پایان خرداد ۱۴۰۰، حدود ۶۷ هزار میلیارد تومان خسارت ناشی از خشکسالی به بار آمد.
این وضعیت امنیت غذایی کشور را به شدت آسیبپذیر کرده است. با اینکه سیاستهایی مانند کشت قراردادی، تولید برخی محصولات را نسبت به گذشته افزایش و نیاز به واردات را کاهش داده است اما کشاورزی ایران با بحران فرسودگی تجهیزات، تورم، خسارتهای فصلی، نبود آمایش سرزمینی، خرد شدن اراضی و تغییر کاربردی آنها و پایین بودن سهمیه سوخت گازوئیل مالکان تراکتورها مواجه است.
بحران خرد شدن اراضی
برای نمونه از کل اراضی آبی کشور که به ۸ میلیون هکتار میرسد، تنها ۳ میلیون هکتار به سامانههای نوین آبیاری مجهز هستند؛ یعنی ۳۷.۵ درصد. عقب ماندگی در این بخش، تامین پایدار غذا را دچار مشکل میکند. از سویی دیگر، دادههای اندیشکده حکمرانی هوشمند، نشان میدهند که از ۱۶۴ میلیون هکتار اراضی کشاورزی کشور، تنها ۱۲ تا ۱۵ درصد قابلیت کشت دارند. باقی این اراضی، به دلیلعدم اصلاح قوانین ارث به گونهای میان وراث خرد و پخش شدهاند که دیگر در مقیاس کشت قرار نمیگیرند.
به این بحران ها، باید کاهش بارندگی را که ناشی از تغییرات اقلیمی است، اضافه کنیم. دولت، در سال آبی گذشته (۱۴۰۲) انتظار داشت که بارندگی به ۱۰۰ میلیمتر برسد اما در نهایت به ۵۵ میلیمتر راضی شد. این میزان بارندگی ۴۴ درصد کمتر از میانگینِ بلند مدتِ ۵۵ ساله، گزارش شد. دولت، همچنین انتظار داشت که تا پایان دی ماه سال گذشته، ۴۰ درصد از سهمیه بارش سالانه خود در سال آبی را دریافت کند اما آسمان درهای خود را بیشتر از حدود ۲۲ درصد به روی او بازنگرداند. این ارقام، عمیقتر شدن بحران و نیاز به واردات غذا در آینده را نشان میدهد.