چرا استارت آپ‌ها می‌میرند | اشتباهاتی که هم بنیان گذاران استارت آپ نباید انجام دهند

همین تصور «هلو برو تو گلو» موجب می‌شود که استارت آپ‌ها به جای هلو، هسته آن را ببلعند؛ در حالی که به هزار امید، تیم خود را بزرگ‌تر کرده بودند و به همین میزان هم رویاهایشان را. اما چه می‌شود که Bias for action به تعدیل نیرو و حتی شکست استارت آپ منتهی می‌شود؟
31 مرداد 1403
شناسه : 1848
منبع:
زمان مطالعه: 2 دقیقه
معمول این است که وقتی استارت آپ‌ها از ضرر خارج و وارد مرحله جمع آوری سرمایه می‌شوند، حس می‌کنند که بزرگ کردن تیم، انها را از موضع انفعال خارج و صاحب کنش می‌کند
همین تصور «هلو برو تو گلو» موجب می‌شود که استارت آپ‌ها به جای هلو، هسته آن را ببلعند؛ در حالی که به هزار امید، تیم خود را بزرگ‌تر کرده بودند و به همین میزان هم رویاهایشان را. اما چه می‌شود که Bias for action به تعدیل نیرو و حتی شکست استارت آپ منتهی می‌شود؟

مرگ استارت آپ‌ها با از بین رفتن اعتماد اعضای تیم به رهبران آن‌ها، یک چالش جدی است. هم بنیان گذاران استارت آپ‌ها باید بدانند که چه اشتباهاتی را مرتکب نشوند.

به گزارش شاخص آنلاین، استارت آپ‌ها از کسب و کارهایی هستند که برای رسیدن به جهش و زنده ماندن در سال اول راه اندازی، نیازمند منابع انسانی هستند. برخلاف کسب و کارهای غیراستارت آپی که از همان ابتدای کار، به سرمایه نیاز دارند و منابع انسانی را در رتبه دوم قرار می‌دهند، استارت آپ‌ها با سرمایه‌های محدودتر نسبت به کسب و کارهای بزرگ و بر اساس ابتکارات بنیان گذاران یا هم بنیان گذاران آن‌ها شکل می‌گیرند. در واقع تیم، خمیره اصلی یک استارت آپ است.

پس از راه اندازی و ارائه محصول، استارت آپ، وارد فاز Annual Recurring Revenue (ARR) می‌شود. در این فاز، استارت آپ به اعتبار ارائه اشتراک سالانه به کاربران، به درآمد می‌رسد و بر همین اساس تعداد اعضای تیم را افزایش می‌دهد.

درست در همین مرحله، هم بنیان گذار یا موسس استارت آپ (بنیان گذار) و در برخی مواقع هر دوی اینها، می‌توانند با چالشی مواجه شود که شاید هیچ گاه دست از سرشان برندارد. این چالش به Bias for action معروف است. معادل این عبارت می‌تواند به کنش سوگیرانه یا عمل دارای تعصب ترجمه شود. هر چند در زبان فارسی، معادل دقیقی برای آن وجود ندارد.

اشخاصی که به Bias for action دچار می‌شوند، احساس می‌کنند که در موضع برتری قرار دارند و حالا باید با بزرگ‌تر کردن تیم، میزان ARR و سهم از بازار خود را بیش از پیش افزایش دهند اما خیلی زود ممکن است که این احساس با اخراج اعضای تیم و تعطیلی کل استارت آپ، جایگزین شود.

شروع اشتباهات استارت آپ‌ها 

معمول این است که وقتی استارت آپ‌ها از ضرر خارج و وارد مرحله جمع آوری سرمایه می‌شوند، حس می‌کنند که بزرگ کردن تیم، آنها را از موضع انفعال خارج و صاحب کنش می‌کند. برای نمونه، استارت آپی که با ۱ میلیون دلار سرمایه اولیه در مرحله پیش بذری (pre-seed funding) کار خود را آغاز می‌کند، پس از اینکه به ۱ میلیون دلار ARR می‌رسد، از زیان خارج می‌شود.

پس از این، مرحله جذب سرمایه اولیه (Seed Funding) آغاز می‌شود. به طور دقیق، همین جاست که استارت آپ دچار Bias for action می‌شود. تیم اولیه بزرگ‌تر و بزرگ‌تر می‌شود؛ با این انگیزه که خروج از ضرر پس از مرحله پیش بذری و ورود به جذب سرمایه اولیه، همه چیز را به حد کمال رسانده است.

همین تصور «هلو برو تو گلو» موجب می‌شود که استارت آپ‌ها به جای هلو، هسته آن را ببلعند؛ در حالی که به هزار امید، تیم خود را بزرگ‌تر کرده بودند و به همین میزان هم رویاهایشان را. اما چه می‌شود که Bias for action به تعدیل نیرو و حتی شکست استارت آپ منتهی می‌شود؟

به طور معمول، استارت آپ‌ها برای تثبیت شدن به ۴ تا ۵ سال زمان نیاز دارند. اگر تا پیش از این درد یا دردهایی آن‌ها را نکشد، می‌توانند، به فراتر از ۵ سال هم فکر کنند اما اتفافاتی در دو سطح خرد و کلان، مانع پیش روی استارت آپ می‌شود.

تاثیر نرخ بهره بر تشدید مشکلات 

در سطح خرد، می‌توان به دلایلی چون ناتوانی برخی اعضای تیم برای ارتباط گرفتن با سایر اعضا، ناهماهنگی تیم با نقشه راه هم بنیان گذار یا بنیان گذر، متناسب نبودن بازار استارت آپ با اهداف بازاری شرکت‌های سرمایه‌گذاری خطرپذیر و افزایش تعداد رقبا اشاره کرد. در سطح کلان هم می‌توان به پایین نگه داشتن تصنعی نرخ بهره اشاره کرد که پیام رونق را به کسب و کارهای نوپدید و سایر مشاغل می‌فرستد.

در واقع، یک رونق تصنعی شکل گرفته است که تن دادن به آن از طریق افزایش شمار اعضای تیم، حکم خودکشی را دارد. به ویژه که فشار یک باره برای این منظور، احتمال ورود نفرات ناهمخوان و بی‌کیفیت را بالا می‌برد؛ یعنی شلیک دوم به مغز کسب و کار.

البته بالا رفتن نرخ بهره در طول دوران نوزادی استارت آپ چالش خود را دارد؛ چرا که موجب ناامیدی صندوق‌های ریسک گریز برای سرمایه‌گذاری می‌شود و با تضعیف جریان نقدینگی به سمت کسب و کارها، زمینه نابودی آن‌ها را فراهم می‌کند؛ به ویژه استارت‌ آپ هایی که در مرحله پیش بذری کار خود را با ۱ میلیون دلار و کمتر شروع می‌کنند، در صورتی که پیش از افزایش نرخ بهره، دچار Bias for action شوند، با احتمال بالاتری دچار مرگ می‌شوند.

دچار شدن به Bias for action و بزرگ‌تر کردن تیم، برای استارت آپ‌هایی که ترکیب چند ملیتی دارند، چالش بیشتری را به همراه دارد؛ چرا که مشکل تفاوت فرهنگی هم سوار بر ناتوانی برخی اعضای تیم برای ارتباط با سایر اعضا و در نهایت حذف آن‌ها می‌شود.

با این وجود، اخراج اعضای تیم برای یک استارت آپ، چندان خوشایند نخواهد بود؛ چرا که سبب بدبینی به بنیان گذاران به واسطه حس بی‌اعتمادی در میان سایر اعضای تیم می‌شود. اینکه اعضای تیم احساس کنند که رهبرشان قادر به گرفتن تصمیمات درست نیست، برایشان شوکه کننده است. 

به توصیه بنیان گذاران باتجربه که با همین مشکلات دست و پنجه نرم کرده اند، باید پیش از جذب نیرو، یک تیم رهبری (Leadership Team) ساخت تا خود تیم به تدریج استخدام‌ها را بر اساس نیازهایی که مرحله به مرحله به وجود می‌آیند، انجام دهد. اینگونه حداقل یکی از مشکلات کلیدی استارت آپ‌ها که مرگ زودرس یا مشکلات بعدی را را به دنبال دارد، برطرف می‌شود.

موضوعات :
ارسال نظر
پاسخ به :
= 5-4
مجمع عمومی عادی سالانه شرکت پرداخت الکترونیک پاسارگاد مربوط به سال مالی منتهی به ۱۴۰۲/۰۹/۳۰با حضور ۸۰.۵۸ درصد سهامداران در دانشگاه خاتم برگزار شد. هیأت رئیسه این مجمع متشکل از شهاب جوانمردی به‌عنوان رئیس مجمع، مسیح مشهدی تفرشی به‌عنوان دبیر جلسه و آقایان کریمی و عظیمی به‌عنوان ناظرین جلسه و نماینده شرکت بورس و بازرس قانونی بودند. در ادامه پس از مجمع عمومی عادی سالانه، مجمع عادی به‌طور فوق العاده شرکت  برگزار شد.
مجمع عمومی عادی سالانه شرکت پرداخت الکترونیک پاسارگاد مربوط به سال مالی منتهی به ۱۴۰۲/۰۹/۳۰با حضور ۸۰.۵۸ درصد سهامداران در دانشگاه خاتم برگزار شد. هیأت رئیسه این مجمع متشکل از شهاب جوانمردی به‌عنوان رئیس مجمع، مسیح مشهدی تفرشی به‌عنوان دبیر جلسه و آقایان کریمی و عظیمی به‌عنوان ناظرین جلسه و نماینده شرکت بورس و بازرس قانونی بودند. در ادامه پس از مجمع عمومی عادی سالانه، مجمع عادی به‌طور فوق العاده شرکت برگزار شد.