تیم اقتصادی دولت سیزدهم ظاهرا درک درستی از شرایط اقتصادی کشور ندارد؛ مسیر اشتباهی را هم دنبال میکند. بارها به این نکته اشاره کردهام که اقتصاد ایران در طول 12 سال گذشته، بیش از 40 درصد کوچکتر شده است.
اقتصادی که بیش از 40 درصد کوچکتر شده و تحریمها باعث ایجاد فشار بر بخش واقعی اقتصاد و بنگاههای اقتصادی شده، نباید دنبال سیاست تشدید مالیات برود.
در طول 6 سال گذشته به دلیل اینکه میانگین تورم بیش از 40 درصد بود، شکاف عمیقی بین حقوق و دستمزد با هزینههای زندگی اتفاق افتاده به شکلی که طبقه متوسط در حال آب شدن است. در اقتصادی که 6 سال پیاپی تورمهای بالا داشته نباید دنبال سیاستهای فشار مالیاتی یا سیاستهای تشدید هزینههای زندگی رفت.
تیم اقتصادی دولت مفهومی را متوجه نشده؛ تورم در سال اول و سال دوم با تورم در سال ششم و هفتم بسیار متفاوت است.
برای مهار تورم، کاهش کسری بودجه و... در سالهای ابتدایی تورم میتوان از سیاستهای انقباضی بهره برد؛ اما وقتی طول مدت تورم 6 سال شد، قدرت خرید مردم بسیار زیاد کاهش یافته و جامعه فقیر شده و قدرت خرید ندارد، نتیجه مهار تورم و سیاستهای انقباضی بهعکس میشود. من و شما که 6 سال تورم را تحمل کردهایم، دیگر توانایی خرید کالا را نداریم.
این روند باعث میشود بنگاههای تولیدی کشور دچار رکود شده و نیمه تعطیل یا تعطیل شوند. این وضعیت باعث میشود شکاف تولید تشدید شود. وقتی شکاف تولید تشدید شود، خودش یک سیاست رکودی و تورمی است. اقتصاد ایران در ششمین سال تورم بالای خود است.
در این شرایط، اتخاذ سیاستهای انقباضی پولی و بودجهای، تشدید مالیات، استفاده از سیاستهای فشار مالیاتی یا دیگر سیاستهایی که هزینهها را تشدید میکند، موجب میشود نتیجه مهار تورم برعکس شود و رکود سهمگینتر شود.
سالهای آغازین تورم من و شما، پسانداز و سرمایه اولیهای داشتیم. وقتی شکاف میان حقوق ما و تورم اتفاق افتاد از پساندازمان هم استفاده کردیم. اما امسال وارد هفتمین سال تورم بالا میشویم.
وقتی طول مدت تورم بیشتر میشود استفاده از سیاستهای انقباضی نتیجه عکس میدهد. مثلا من خانواری هستم در طبقه متوسط در ششمین سال تورم بالا، شما میخواهید مرا تحت فشار شدید مالیاتی و سایر هزینهها قرار بدهید، دیگر قدرت خریدی ندارم؛ پساندازم هم تمام شده و دیگر توانی برای خرید ندارم. وقتی طبقه متوسط توانی برای خرید نداشته باشد، بنگاههای تولیدی هم آسیب میبینند.
وقتی بنگاههای تولیدی تعطیل شود، فقر تشدید، شکاف تولید ایجاد میشود، این شکاف تولید هم رکود را بیشتر میکند و هم تورم را تشدید میکند. دولتی که امروز با سیاستهای انقباضی و بودجهای و پولی، سیاستهای تشدید مالیات و دیگر سیاستهای فشار هزینهای مواجه میشود، عملا اتفاقی که رخ میدهد آن است که هم مصرفکننده و هم تولیدکننده آسیب میبینند.
مردم دیگر نمیتوانند رستوران بروند، مسافرت بروند، لوزام خانگی و مبلمان خود را تعویض کنند و... این موضوع فشار سنگین رکودی ایجاد میکند، فقر تشدید میکند و نهایتا تورم بیشتر میشود.
ما به دولت باید بگوییم که سیاستهای دولت در سالهای آغازین تورم بالا باید با سیاستهای دولت در سالهای تداوم تورم متفاوت باشد. در صد سال اخیر بیشترین طول تورمی ایران 3 سال بوده است. سال 20، 21، 52، 53، 54 ایران تورم بالا داشته و در سالهای بعد از انقلاب، سالهای 73 و 74 همچنین 90 و 91 تورم بالا در ایران تجربه شده است.
بیشترین طول دوران تورمی طی این سالها 2 یا 3 سال بوده است. اما در سالهای اخیر این طول زمانی به بیش از 6 الی 7 سال رسیده است. وقتی طول دوران تورم بیشتر میشود، فشار تورمی افزایش مییابد. تورم سال ششم، با تورم 40 درصدی سال اول متفاوت است. ممکن است تورم 40 درصدی در سال ششم حدود 150 درصد سال اول خواهد بود.
مانند بوکسوری که در مسابقه خود مشتهای مختلفی میخورد. مشت اول اما با مشت ششم بسیار متفاوت است و ممکن است فرد را ناکاوت کند. دولت مسیر را اشتباه میرود.