مغالطه دلاریزه شدن اقتصاد ایران مدتی است که از سوی مقامات ارشد دولت به عنوان ریشه مشکلات اقتصادی کشور مطرح میشود.
بسیاری از مردان اقتصادی دولت در وزارت صمت، وزارت اقتصاد، سازمان برنامه و بودجه و... با استفاده از واژه «دلاریزه»شدن تلاش میکنند این گزاره را در افکار عمومی ترویج دهند که ریشه مشکلات اقتصادی ایران دلار است و در صورت حذف دلار از مراودات اقتصادی کشورمان، هم تورم کاهش پیدا کرده، هم رشد نقدینگی متوقف میشود و هم شاخصهای اقتصادی رو به سمت بهبود حرکت میکنند! اما واقع آن است که حذف دلار به تنهایی هیچ گام مثبتی در بهبود مشکلات اقتصادی کشورمان بازی نمیکند.
چرا که ریشههای اصلی بروز مشکلات در کشورمان دلایل دیگری دارد که در وهله نخست باید به آنها پرداخت. حذف دلار فعلا بیشتر از یک ادعای صرف و موضوعی شعاری نیست. دولت تصور میکند میتواند نفت را به یورو بفروشد؛ این در حالی است که معاملات نفتی در سطح جهان عموما از طریق دلار انجام میشود.
دولت به جز برخی اقدامات سطحی کار موثری برای حذف دلار از مراودات اقتصادی ایران انجام نداده است.
مثلا دولت تلاش کرده در بودجه سال 1403، مراودات مالی و اقتصادی خود را به یورو ثبت کند! اما این روند فقط در سطح دفتری است و در عمل معاملات نفتی ایران مانند همه دنیا از طریق دلار است. نفت یک کالای بینالمللی است که دو طرف خریدار و فروشنده در آن نقش دارند. هم ایران و هم کشور خریدار نفت از ایران باید قبول کنند که معاملات نفتی خود را از طریق وجوه ثالث، تهاتر و... انجام دهند.
ارزی که امروز در معاملات بینالمللی نفت و بسیاری از اقلام دیگر، پذیرفته شده، دلار است. اینکه ایران هوس کند، دلار حدف شود و تصور کنیم، جهان هم به سمت حذف دلار حرکت میکند، یک خوشخیالی عوامانه است.
باید بدانیم، نهادینه شدن دلار برآمده از یک تاریخ ریشهدار است و هژمونی ایالات متحده در تحقق آن نقش داشته است. خواسته ایران به تنهایی اثرگذار نیست و سایر کشورها باید بپذیرند که با یورو یا هر ارز دیگر معامله کنند.
طرفهایی که نفت را از ایران میخرند باید از این آمادگی بهرهمند باشند که ارز مرجع خود در معاملات را تغییر دهند. سایر کشورها با توجه به شرایط اقتصادی خود، جایگاه دلار در اقتصاد جهانی، اعتبار دلار و منافع اقتصادی و عمومی خود با ایران معامله میکنند نه در راستای خواسته ایران.
اگر کشوری دلار را از معاملات خود با ایران حذف کند، تردید نکنید، در صورتی دست به این اقدام میزند که منافع قابل توجهی کسب کند. تنها ایران است که در بسیاری از موارد بدون توجه به منافع ملی خود و مردمش دست به اقداماتی میزند که با منافع ملی مردمش منافات دارد.
از سوی دیگر، نباید فراموش کرد که اقتصاد امریکا بیش از 20درصد اقتصاد جهانی را در اختیار گرفته است. از هر 4 قلم کالای تولید شده در جهان یکی در امریکا تولید میشود.
طبیعی است که ارز یک چنین کشوری با این سطح اثرگذاری در اقتصاد، عمومیت پیدا کرده و به عنوان ارز مرجع شناخته شود. این نوع اظهارنظرها درباره دلارزدایی، بیشتر با رویکردهای سیاسی مطرح میشود و ضرورتهای اقتصادی در خصوص آن چندان کاربردی ندارد.
اما در پاسخ به این ادعا که در صورت حذف دلار مشکلات اقتصادی کشور ترمیم شده، تورم مهار میشود و شخصهای اقتصادی به سمت بهبود حرکت میکند! باید دید، ریشههای اصلی بروز ناهنجاریهای اقتصادی در کشورمان چیست؟ یکی از مهمترین معضلات در اقتصاد ایران، ریشه در اقتصاد سیاسی دارد.
ایران برای بهبود بخشی از مشکلات خود به ارتباط سیال و پویا با جهان نیازمند است اما به دلیل برخی رویکردهای سیاسی این ارتباط برقرار نشده و ایران با تحریمهای اقتصادی دست به گریبان شده است.
یکی از اصلیترین عوامل بروز مشکلات در ایران مساله تحریمهاست. از سوی دیگر نظام تصمیمسازیهای اقتصادی در کشورمان به دلیل عدم استفاده از افراد متخصص و کاربلد با ناهنجاریهای فراوانی روبهروست.
اقتصاد ایران با گزارههایی چون عدم تراز بودجهای، بانکی، مالیاتی و... روبهروست و سوءمدیریتهای فراوانی را در عرصه داخلی تجربه میکند. معتقدم قبل از هر اقدامی باید این مشکلات حل و فصل شوند تا شاخصها هم به سمت رشد و بهبود حرکت کنند.