محمد رضا عارف، به عنوان معاون اول رئیس جمهور ایران منصوب شد. این انتقاداتی را برانگیخته است؛ از جمله اینکه او کارنامه اقتصادی ندارد و اقتصاد خوانده نیست.
به گزارش شاخص آنلاین، معاون اول رئیس دولت در نظام سیاسی ایران، نقشی دارد که شاید کمتر به آن پرداخته شده باشد. این تصور، وجود دارد که معاون اول، صرفا نقش مشورتی و منفعل را برعهده دارد که در مواقع بروز بحران یا سرد شدن روابط رئیس جمهور با وزرا و دستگاه ها، به تنظیم رابط دولت با وزرا و قوای دیگر میپردازد.
با انتخاب محمد رضا عارف، به عنوان معاون اول مسعود پزشکیان، رئیس جمهور ایران، برخی از اینکه عارف به این سمت منصوب شده است، گلایه کرده اند. انتقادها به عارف، متوجه شخصیت اوست؛ چرا که او را محافظه کار و فردی ساکت میخوانند که بیشتر فکر میکند، تا عمل. مهندس بودن عارف، محل دیگری برای انتقاد به او شده است.
این دسته از منتقدان میگویند که عارف درکی از اقتصاد ندارد و مهندسی در لباس سیاست مدار است؛ در حالی که مشکلات اصلی کشور، اقتصادی هستند و شخصی مانند علی طیب نیا که سکان اقتصادی دولت اول حسن روحانی را در دست داشت، برای این سمت مناسب است.
بیشتر بخوانید
تیم اقتصادی دولت باید چه ویژگیهایی داشته باشد
بحران در نظام کارشناسی ایران | هشدار به پزشکیان
برخی هم ۷۳ساله بودن عارف را جار میزنند. این گروه با یادآوری اینکه او مسنترین معاون اول تاریخ است، خواهان تغییر او و به کارگیری فردی جوان شده اند. با این وجود، معاون اول پزشکیان، سال ۱۳۹۲ در مقام کاندیدای شرکت در انتخابات ریاست جمهوری با وعدههای اقتصادی ظاهر شد: حل گرانی و بحث اشتغال.
حامیان عارف تحصیلات او در رشته برق را کافی میدانند؛ به ویژه که تاکید دارند او در دانشگاه استنفورد آمریکا درس خوانده و جهان مدرن و تحولاتش را به چشم دیده است. ضمن اینکه او سابقه حضور در وزارتخانه پست و تلگراف و تلفن و سازمان مدیریت و برنامه ریزی را دارد؛ که سازمانهای اقتصادی به حساب میآیند.
سال ۱۳۹۲ هم نقطه تکیه عارف به سیاست، اقتصاد بود. این را در شعارهای انتخاباتیاش هم بروز داد: معیشت و منزلت و عقلانیت. اما معاون اول رئیس دولت هشتم، خوب میداند که چه بخواهد و چه نخواهد، اولویت دولت چهاردهم اقتصاد است و نگریستن به سیاست خارجی و داخلی هم باید از دریچه اقتصاد انجام شود.
بیشتر بخوانید
برنامههای چهاردهگانه جراح قلب برای اقتصاد ایران
نسخه جراح قلب برای اقتصاد | ایدههای پزشکیان برای رشد اقتصاد و رفع تحریم
با توجه به غیراقتصادی بودن عارف، حضور او در کابینه خواه ناخواه، با دو معاون اول دولتهای اخیر مقایسه میشود. البته نه اسحاق جهانگیری، معاون اول دولت یازدهم و دوازدهم و نه محمد مخبر، معاون اول دولت سیزدهم، اقتصاد نخواندهاند اما حضور آنها در بخشهای اقتصادی کشور، پررنگتر از عارف است.
اما همانطور که جهانگیری و مخبر نقش کلیدی در دولت داشتند، عارف هم چنین وضعیتی را خواهد داشت؛ با این تفاوت که او بیشتر میتواند سیاسی فکر کند و رابط سیاسی دولت به اصلاح طلبان و اصول گرایان باشد. این موضوع در خود جنبه منفی دارد: معاون اول مسائل را با عینک سیاسی نگاه میکند و نمیتواند یک فرماندهی اقتصادی برای کابینه تشکل دهد.
مزیت جهانگیری و مخبر این بود که علی رغم اختلافات در تیم اقتصادی دولتهای دوازدهم و سیزدهم، گاه به عنوان ریش سفید، مدیریت اوضاع را به دست میگرفتند اما شاید عارف نتواند تیم اقتصادی دولت را خوب سازماندهی کند.