نزول های مداوم شاخص بورس میلیارد ها دلار به بورس خسارت زده و باعث شده ارزش کل بازار سهام به 130 میلیارد دلار برسد. اکنون پرسش این است که چه چیز چنان اثر عمیقی بر بورس گذاشته است آیا صرفا بروز تنش های منطقه ای علت اصلی این رویداد است؟
به گزارش شاخص آنلاین، ارزش کل بازار سهام در مرداد 1399 یعنی زمانی که بازار سهام به اوج خود رسیده بود در محدوده 425 میلیارد دلار بود اما ظرف چند روز گذشته که آتش جنگ در منطقه زبانه کشیده است و بورس با نزول های سنگینی مواجه شده ارزش کل بازار سهام به محدوده 130 میلیارد دلار رسیده است. این ارقام یعنی اینکه از مرداد 1399 تاکنون ارزش کل بازار سهام یک سوم شده و نزدیک به 300 میلیارد دلار از ارزش کل بازار سهام ایران از دست رفته است.
نگاهی به بازار سهام نشان می دهد که از مهر ماه گذشته که جنگ غزه آغاز شده بازار سهام عمدتا تحت تاثیر ریسک های سیاسی و تحت تاثیر تنش های منطقه ای بوده است. این موضوع از 13 فروردین و در جریان حمله تروریستی رژیم اشغال گر قدس به کنسول گری ایران در دمشق ابعاد تازه تری به خود گرفته و اکنون بعد از شهادت اسماعیل هنیه به اوج خود رسیده است.
بر این اساس باید گفت که آنچه در شرایط حاضر بیش از هر چیزی بر بازار سهام اثر دارد ریسک های سیاسی و تنش های منطقه ای است و تا زمانی که این ریسک ها کاهش پیدا نکند نمی تواند امیدی به بهبود معاملات بورس داشت. این رویه ای معمول در تمام بورس های جهان است و زمانی که بورس های دنیا سایه جنگ را بالای سر خود احساس می کنند با نزول مواجه می شوند. اما اینها همه ماجرا نیست.
با وجود آنکه بخش عمده نزول بورس از مهرماه پارسال تاکنون تحت تاثیر ریسک های سیاسی بوده اما نگاهی به روند نزولی بازار سهام که نقطه آغاز آن مرداد 1399 بوده نشان می دهد دلایل این نزول ترکیب پچیده ای از عوامل سیاسی،اقتصادی و حتی اجتماعی بوده است.
در وهله اول آن طورکه آمار ها نشان می دهد تحریم ها توان اقتصادی شرکت های بورس را گرفته و منجر به دشواری در صادرات،نقل و انتقال پول و چالش های بزرگ بازار یابی شده است. این روند طولانی مدت تحریم ها اکنون به نقطه اوج خود رسیده و اگر چه درآمد اسمی شرکت های بورس رو به رشد است اما اگر اثر تورم را در درآمد شرکت های بورس محاسبه کنیم متوجه می شویم که درآمد شرکت های بورس نه فقط رشد نکرده بلکه با نزول هم مواجه شده است. در واقع علت اصلی کاهش حاشیه سود شرکت ها همین کاهش درآمد های واقعی است.
بیشتر بخوانید
به همه این عوامل باید سیاست های اقتصادی 3 سال گذشته را نیز اضافه کرد . سیاست هایی که ضد تولید بود و به روند سود آوری شرکت های بورس ضربات اساسی وارد کرد. در سه سال گذشته دولت عمدتا به شرکت های بورس به عنوان قلک نگاه کرد و این موضوع شرکت های بورس را تضعیف کرد.
یکی از موضوعاتی که ضربات بزرگی به شرکت های صادرات محور وارد کرد.
شکاف ارز نیمایی و بازار آزاد بود. افزایش شدید شکاف ارز نیمایی با بازار آزاد انگیزهای صادراتی را از بین برد و براساس برخی برآورد ها حتی منجر به توزیع 750 هزار میلیارد تومان رانت در سال گذشته شد.
رشد شدید نرخ بهره یکی دیگر از عوامل اقتصادی بود که منجر به نزول شاخص های بورس شد و بی راه نیست بگوییم که افزایش نرخ بهره نه فقط به بورس بلکه به تولید نیز ضربات مهلکی وارد کرد. ضرباتی که اگرچه تا حدوی در کنترل تورم موثر بود اما آثار زیان بار زیادی برای تولیدداشت.
به همه اینها باید به کاهش شدیدسرمایه گذاری در ایران به دلیل تحریم ها و بسته شدن اقتصاد ایران اشاره کرد. موضوعی که منجر به فرسوده شدن ماشین آلات و تجهیزات شده و مشخص نیست راه حل برون رفت از این شرایط چیست؟
این کاهش سرمایه گذاری حتی منجر به ناترازی در بخش انرژی شده به طوری که اکنون با کاهش شدید سرمایه گذاری در بخش نفت و گاز،پتروشیمی و حتی صنعت برق مواجه هستیم و همه اینها از جمله عواملی است که اثرات منفی زیادی بر شاخص بورس داشته است.
امیر تقی خان تجریشی یک کارشناس بازار سرمایه درباره اثرات کاهش سرمایه گذاری بر بورس می گوید: ریزش شاخص بورس در روزهای گذشته به دنبال ترور تلخ رخداده در پایتخت نکات بسیار مهمی را به همراه دارد.
او می افزاید:مهمترین نکته شاید درسهای عبرت برای سیاستگذار اقتصادی است. در این چند سال اهمیت اقتصاد و معیشت مردم بیش از گذشته در نگاه حاکمیت پررنگ شده اما از این نکته بعضا غافل میشوند که اصل اول رونق و بهبود اقتصاد و معیشت مردم سرمایه و سرمایه گذاری است.
او ادامه می دهد: چه بسا حتی در این وادی، حقایق به دلایلی برعکس جلوه داده میشد و عدهای سرمایه و سرمایهگذاری در اقتصاد را میکوبیدند. مگر میشود تولیدی در اقتصاد بدون حضور سرمایه و سرمایهگذار ایجاد شود و مگر بدون رشد تولید، رشد اقتصادی و بهبود معیشت مردم ممکن است. همین مثال را سال گذشته در جذب سرمایه ۲ هزار میلیارد تومانی برای راهاندازی طرح نیمهتمام گسترش سوخت سبز زاگرس در بورس ببینید. اگر سرمایه عمومی نبود این طرح به سرانجام میرسید که حالا به فکر انجام بخش دوم طرح بود؟
او تاکید می کند: سرمایه شغل ایجاد میکند و معیشت مردم را بهبود میبخشد. هر حکمی اگر در جدال با تشکیل سرمایه وجود دارد در مخالفت با امنیت معیشتی مردم است.
تجریشی اضافه می کند: همین سرمایه و سرمایهگذار نیازمند امنیت است. اصل اول حضور سرمایه، امنیت سرمایهگذاری است. در روزهای گذشته اثر ریسکهای سیستماتیک بر ریزش دستهجمعی سهام مشخص است. در نقطه مقابل رشد قیمت طلا برای فرار از ریسکها مشاهده می شود. بورس نماگری برای سنجش وضعیت امنیت سرمایهگذاری در اقتصاد است.
این کارشناس بازار سرمایه توضیح می دهد: این موضوع مختص ایران نیست و همه جای دنیا اگر بازار سرمایه به عنوان مکانی برای جذب سرمایه سرمایهگذاران در حال سقوط ناشی از ریسکهای سیستماتیک است نشان میدهد امنیت سرمایهگذاری در آن اقتصاد با خطر جدی مواجه شده است.
او تصریح می کند: فارغِ از تصمیمات سطح کلان در خصوص موارد مختلف امنیتی لازم است در کنار سایر موارد، امنیت سرمایهگذاری در اولویت قرار گیرد. البته اگر معیشت و اقتصاد مردم در اولویت است. باید به دولت جدید و ریس جمهور منتخب تاکید کرد بدون سرمایه و سرمایهگذار تصور رونق اقتصادی رویایی بیش نیست.
تجریشی تاکید می کند:منظور قطعا حمایتهای مصنوعی از بورس تهران نیست بلکه به شاخص بورس باید به عنوان دماسنج نگریست. همانطور که نرخ دلار حکم دماسنج وضعیت کلان کشور را دارد. اگر بورس به چنین سرخی گرایش پیدا کرده نشان میدهد امنیت سرمایهگذاری با تهدید جدی در اقتصاد مواجه شده است.
با وجود چالش های پیش رو برخی امیدوارنه به آینده نگاه می کنند و با این استدلال که قیمت ها به کف رسیده انتظار دارند با کاهش ریسک های سیاسی زمینه رشد بازار سهام فراهم شود. موضوعی که برخی با دیده تردید به آن نگاه می کنند. به زعم برخی کارشناسان تا زمانی که نرخ بهره کاهش نیابد و چشم انداز بهبود در روند سود آوری شرکت های بورس به وجود نیاید نمی توان انتظار داشت که بازار سهام با رشد مواجه شود حتی اگر ریسک های سیاسی کاهش یابد. با این وجود علی رحمانی مدیر عامل اسبق بورس تهران می گوید:با زار سهام در بهترین موقعیت سرمایهگذاری قرار دارد، چون نرخ بهره بین بانکی مدیریت و عوامل بنیادی تقویت شده، در نتیجه پس از تعیین رویکردهای تیم اقتصادی دولت چهاردهم می توانیم در انتظار ورود پول و ایجاد تحرکات جدید در بورس باشیم.
او می افزاید: در گذشته برخی تصمیمها زمینهساز ایجاد روند فرسایشی و بیاعتمادی سهامداران به بازار سرمایه شده بود اما در هفته های اخیر به دنبال پیگیریهای صورت گرفته برای بهبود روند بازار، دولت و نهادهای حاکمیتی مصوبه های اثرگذاری را ابلاغ کردند که هر یک از بر روند بازار سرمایه مهم و تاثیرگذار تلقی میشوند.
او تاکید کرد: بازار سهام در بهترین موقعیت سرمایهگذاری قرار دارد اما ترس سهامداران سبب کاهش حجم معاملات، کاهش ورود پول به صندوقهای سرمایهگذاری، منفی شدن روند شاخص، افزایش هیجان و نوسان کاذب در بورس شده است.
رحمانی با اشاره به دلایل رکود بازار سهام گفت: جریان ورود نقدینگی به بورس کاهش یافته، پایین بودن قیمت سهام شرکتها را میتوان متاثر از همین موضوع کمبود نقدینگی موجود در بورس دانست.
مدیر عامل اسبق شرکت بورس تهران، نرخ بهره بین بانکی را عاملی تاثیرگذار بر نوسانات بازار ارزیابی کرد و افزود: نرخ بهره بین بانکی در حال مدیریت شدن است.
او با اشاره به روند کاهنده نرخ اخزا در روزهای اخیر گفت: در ماههای گذشته دولت با نرخ اخزای ۳۳ تا ۳۷ درصد ۳۳ هزار میلیارد تومان تامین مالی کرد، این اتفاق نشاندهنده بالا بودن نرخ بهره بود. این موضوع در کنار دیگر عوامل تاثیرگذار بر بازار، سبب افزایش ریسک سرمایهگذاری در بازار سهام شد و به مراتب همین امر کاهش تمایل سهامداران برای ورود سرمایههایشان به این بازار را به همراه داشت، اما حالا با کاهش نرخ اخزا می توان به اصلاح این روند امیدوار بود.
مدیرعامل اسبق بورس ضمن تحلیل روند آینده بازارسهام تاکید کرد: میتوان امیدوار بود با ورود پولهایی که با هدف سرمایهگذاری بلندمدت وارد بازار سهام خواهند شد، زمینه ایجاد تحرکات جدید در بورس فراهم شود.
او با تاکید بر این که برای پیشبینی آینده بورس باید در انتظار تشکیل کابینه و تعیین رویکردهای تیم اقتصادی دولت چهاردهم باشیم، گفت: پس از این اتفاق می توانیم در انتظار بروز تحرکات جدی در روند بازار سرمایه باشیم.
مدیرعامل اسبق شرکت بورس اوراق بهادار تهران با اشاره به ضرورت اعلام رویکرد دولت چهاردهم در تسهیل تعامل شرکتهای بورسی با دنیا اعلام کرد: باید تعاملات شرکتهای بورسی با دنیا برای جذب تکنولوژی، سرمایه، تامین مواد اولیه و قطعات و صادرات برقرار شود.
او توضیح داد: به عنوان مثال صنعت پتروشیمی نیازمند سرمایهگذاری در صنایع پایین دستی و ایجاد ارزش افزوده است اما تاکنون سرمایهگذاری چندانی در این حوزهها صورت نگرفته است، این امر باید از طریق تعامل با شرکتهای بزرگ صاحب تکنولوژی عملیاتی شود.
و هم چنین با اشاره به مسائل مبتلابه نیروگاهها و صنایع نیروگاهی گفت: در سالهای اخیر کمبود و ناترازی برق باعث افزایش هزینههای جذب نشده تولید در شرکتها و وارد آمدن ضرر و زیان به آنها شده است، در صورت تسهیل ارتباط شرکت های این حوزه با دنیا امکان توسعه نیروگاهها به صورت BOT یا تامین مالی در زمینه انرژیهای تجدیدپذیر و سوخت فسیلی فراهم خواهد شد.