بازار سرمایه روزهای خوبی را سپری نمیکند و علت اصلی این موضوع به عدماعتماد سرمایهگذاران به سیاستهای دولت و بانکمرکزی درخصوص وضعیت نرخ بهره و همچنین بحث مربوط به فرمول فرآوردههای پالایشگاهایها برمیگردد.
همچنین اوایل امسال بحث مربوط به تغییر یکباره نرخ خوراک پتروشیمیها را داشتیم. همچنین موضوع مربوط به جریمه مربوط به بانکها به دلیل مصوبه پرداخت وام مسکن به متقاضیان نیز در اواسط امسال رخداد و مجموعه این عوامل منجر به حاکمشدن بیاعتمادی مفرط درخصوص سیاستگذاریهای آتی دولت برای شرکتهای بورسی شدهاست.
اینکه مشخص نیست دولت مجددا چه برنامههایی برای تامین کسریبودجه دارد، باعثشده تا اکثر سرمایهگذاران ترس این را داشته باشند که مجددا تامین کسریبودجه متوجه درآمدهای شرکتهای بورسی شود.
از سوی دیگر انتشار گواهی 30درصد توسط بانکمرکزی و ادامهداربودن آن جهت کنترل تورم و نقدینگی هم بهعنوان یکی از اصلیترین اتفاقهایی بود که حداقل در سه هفته گذشته بازار سرمایه را تحتتاثیر قرار داد و افزایش نرخ بدونریسک به سطح 30 تا 35درصد و بهتبع آن عدمتوانایی رقابت بازار سرمایه با این نرخ و همچنین افزایش هزینه تامین مالی برای شرکتها که به آستانه 40درصد هم رسیده، باعثشده تاثیر منفی بر سودآوری شرکتها بهویژه شرکتهایی که به تامین سرمایهدرگردش بالا نیاز دارند، منجر شود.
از طرفی رکود نسبی را نیز در بازارهای جهانی شاهدیم. همچنین به دلیل سیاستگذاریهای اشتباه شاهد کاهش نسبی صادرات در صنایع کامودیتیمحور بودهایم که متاسفانه این موضوع نیز میتواند در صورتهای مالی شرکتها منعکس شود. در کل با سیاستهای فعلی دولت در قبال بازار سرمایه بهنظر میرسد سرمایهگذاران فعلا ترجیح میدهند در این بازار حضور نیابند.