روسیه با پرداخت وام به ایران به دنبال تامین مالی پروژههایی است که قصد سرمایهگذاری در آنها را بر اساس تفاهم نامههای مشترک دارد. با این وجود، روسها بدعهدی در اجرای پروژهها و اظهار نگرانی در مورد بازپرداخت وامها را پیشه کرده اند.
به گزازش شاخص آنلاین، مرکز تحلیل سیاست اروپا مستقر در واشنگتن، چندی پیش در گزارشی اعلام کرد که تا پیش از حمله اخیر روسیه به اوکراین در سال ۲۰۲۱، روسیه در قبال ایران سیاست محتاطانهای داشت اما از ۲۰۲۲ به بعد، که تحریم غرب پدیدار شد، از موضع سنتی خود در قبال ایران، تجدیدنظر کرد.
در نتیجه رابطه این دو کشور، بهبود یافت. بر اساس این گزارش، روسیه در سال ۲۰۲۲ به بزرگترین سرمایه گذار خارجی در ایران تبدیل شد؛ از جمله در پروژههای نفتی، نیروگاه اتمی بوشهر و نیروگاه حرارتی سیریک. بنابر اعلام سازمان سرمایهگذاری ایران، روسها در ۲ سال اخیر، ۲ میلیارد و ۷۰۰ میلیون دلار در ایران سرمایهگذاری کردهاند و در ۲۰۲۲ و ۲۰۲۳ رتبه اول سرمایهگذاری خارجی را در ایران به دست آوردند.
مخاطرات سرمایهگذاری روسیه
روسیه در حال حاضر با شبکهای از تحریمهای چند لایه روبروست که حوزههای مالی و انرژی این کشور را هدف گرفته اند. در نتیجه روسها نیاز به ضربه گیرهایی دارند که با کمترین هزینه ممکن آنها را از بحرانهای پیش رو عبور دهند. با توجه به اینکه ایران هم در گیر و دار تحریم به سر میبرد، بهترین گزینه برای این منظور محسوب میشود.
این وضعیت، به روسها کمک میکند که پروژههایی را به واسطه تهاتر کالا به کالا یا پرداخت وام به ایران، دریافت کنند اما اقتصاد روسیه خیلی کشش پیش بردن این پروژهها را ندارد؛ حتی در دورانی که روسها تحریم نبودند و غربیها دست شراکت به سمت آنها دراز کرده بودند، بازهم این بدعهدیها را از خود بروز میدادند.
برای نمونه سال ۲۰۰۵ ایران و روسیه توافق کردند که شبکه راه آهن مربوط به کریدور شمال-جنوب را تکمیل کنند تا روسیه و آذربایجان که پیشتر به هم از طریق شبکه ریلی متصل شده بودند، از طریق ایران، به اقیانوس هند متصل شوند. موسسه کارنگی (carnegie) گزارش داده است که تا ایران تا سال ۲۰۰۹ بخش راه آهن خود را آغاز کرده است که مربوط به مسیر قزوین-رشت است.
نیکیتا اسماگین، کارشناس روابط ایران و روسیه در کارنگی مینویسد که بخش رشت-آستارا کریدور شمال-جنوب «بر روی کاغذ» ادامه دارد و ایران فاقد بودجه و توان فنی برای تکمیل آن است.
بیشتر بخوانید
قضیه وام ۵ میلیارد دلاری
در حال حاضر بخش رشت-آستارا که ۱۶۴ کیلومتر است، با نواقص زیادی روبروست و قرار شده که روسها از ابتدای سال جاری میلادی برای تکمیل آن اقدام کنند اما موضوع اینجاست که روسها قصد دارند که ۵ میلیارد دلار به ایران وام بدهند تا کار پروژه نهایی شود. اما ارزیابی موسسه کارنگی نشان دهنده این است که روسها تا سال ۲۰۲۷ از قبل این پروژه بازگشت سرمایه ندارند.
تهدید دیگری که روسها را از سرمایهگذاری و نگاه بلند مدت (اولویت دار) به رشت-آستارا ناامید میکند، کریدور زنگزور است؛ کریدوری که بنابر گزارش کارنگی آذربایجان و احتمالا روسیه را به ارمنستان و از آنجا به ترکیه متصل میکند. آذربایجان بر سر پیادهسازی کریدور زنگزور که به تغییر نقشه مرز ایران و ارمنستان مینجامد، مصر است و ایران هم هرگونه تغییری در مرزهایش را خط قرمز میخواند.
اینکه روسها در نهایت پروژه شمال-جنوب را سرانجام میبخشند، تا حد زیادی بستگی به دو دو تا چهار تای آنها دارد. روسها نشان دادهاند که در شرایط تحریم و تحمیل کسری بودجه مانند گذشته رفتار نمیکنند؛ هرچند که حفظ روابط اقتصادی با ایران برای آنها دارای اهمیت است.
انتقاد روسها از بدهکاری ایران
اما مسئله اینجاست که ترجیحات روسها میتواند تغییر کند یا به کیفیت سابق نباشد. کارنگی هم حدس میزند که احتمال اینکه روسها پس از پرداخت وام، به اصل پول خود دست نیابند، زیاد است. کارنگی با استناد به دادههای دیگر، نتیجه میگیرد که پرداخت وام به ستون فقرات روابط روسیه و ایران تبدیل شده است.
چه اینکه روسها زبان به انتقاد از ایران گشودند. لوان جاگاریان، سفیر اسبق روسیه در ایران، گفته بود «بعضی چیزهاست که من نمیخواهم افشایش کنم ولی آنچه واضح و روشن است، این است که ایران چند صد میلیون یورو به ما بدهکار است و پرداخت هم نمیکند.»
جاگاریان در پاسخ به اینکه روسها توسعه نیروگاه بوشهر را معطل نگه داشتند و حالا گزارش میشود که این نیروگاه صرفه اقتصادی ندارد و قادر به تولید برق شهر محل استقرار خود هم نیست گفت «شما بدهکارید و برای بوشهر پول نمیپردازید»
در این شرایط باید پرسید که اگر روسها نگران معوقات وامهای خود هستند، چرا هنوز به پرداخت چنین وامهایی تمایل نشان میدهند؟ آیا روسها میخواهند از این وامها به عنوان تله برای بدهکار کردن طرف مقابل و بهره برداری از آن استفاده کنند؟
اما و اگر سرمایهگذاری
سرمایهگذاری ۲ میلیارد و ۷۰۰ میلیون دلاری روسها در ایران، با آنچه که در گذشته از این بابت اعلام شده بود، زمین تا آسمان تفاوت دارد. روسها سال ۱۳۹۷ وعده سرمایهگذاری ۵۰ میلیارد دلاری در صنعت نفت ایران داده بودند. سال ۱۴۰۱ هم تفاهم نامه دیگری با میان شرکت ملی نفت و گازپروم روسیه به ارزش ۴۰ میلیارد دلار امضا شد.
سواپ گازی، فشار افزایی پارس جنوبی، توسعه ۶ میدان نفتی، تکمیل طرحهای ال ان جی و احداث خط لوله صادرات گاز، در این توافق گنجانده شده بودند اما در عمل سرمایه خاصی به دست نیامده است. این قراردادهای کاغذی و پای کار نیامدن روس ها، موجب نگرانی در مورد آینده تولید گاز ایران شده است.
دادهها نشان میدهند که از ۱۴۰۴به بعد اگر سرمایهگذاری در پارس جنوبی صورت نگیرد، سالانه ۱۰ درصد از تولید گاز کشور از دست میرود. میزان ناترازی گاز امسال ۲۸ درصد بود و سال آینده افزایش مییابد؛ چرا که ظرفیت تولید با رسیدن چاهها به نیمه دوم عمر خود توام با افزایش مصرف کاهش مییابد.
در چنین شرایطی، هاشم اورعی، رئیس اتحادیه انجمنهای علمی انرژی ایران سرمایه مورد نیاز برای حل ناترازی صنعت گاز را ۸۰ میلیارد دلار اعلام کرده است اما ۳ میلیارد دلار بیشتر جذب نشده است. او به طعنه گفته است: «کشور در این وضعیت قرار گرفته و دلش را به روسیه و چین خوش کرده است.»
راهبرد اعراب در قبال روسیه
جالب اینجاست که کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس برای افزایش ظرفیتهای توسعهای صادرات ال ان جی و برداشت از منابع گازی، به سراغ شرکتهای آمریکایی، بریتانیایی، فرانسوی و چینی میروند.
قطر یکی از همین کشورهاست که دست بالا را در پروژههایش به هیچ شرکت خارجی نمیدهد. قطر برای اینکه تولید گاز خود را تا ۶۰ درصد افزایش دهد و در سال ۲۰۲۷ به ۱۲۶ میلیون تن برساند، قراردادهایی را با شرکت توتال فرانسه، اکسون موبیل آمریکا، شرکت بریتانیایی شل و سینوپک چین امضا کرده است. در عمل نامی از روسها در پروژههای نفت و گازی اعراب شنیده نمیشود.
دلایلی برای وضع بد اقتصاد
روسیه به دلیل کسری بودجه و تحریم شبکه بانکیاش با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم میکند. طبق گزارش نشریه اقتصادی فوربس هزینههای نظامی روسیه از آغاز جنگ در اوکراین، به روزانه ۳۰۰ میلیون دلار رسیده است. فوربس جمع هزینههای روسها یک سال و نیم پس از آغاز جنگ را حدود ۱۶۷ میلیارد دلار ارزیابی کرده است.
ماه گذشته میلادی یورونیوز به نقل از یانیس کلوگه، اقتصاددان آلمانی که مقالهای در اندیشکده ریدل منتشر کرده بود، نوشت که کسری بودجه روسیه به تولید ناخالص داخلی از ۰.۷ درصد در سال ۲۰۲۲ به ۲.۷ درصد در سال ۲۰۲۳ افزایش یافته است.
این اقتصاددان برآورد کرده است که سال ۲۰۲۴ برای روسها سختتر از سال ۲۰۲۲ و ۲۰۲۳ است چرا که در این ۲ سال روسها با ذخایر ارزی پبش از جنگ سر کردند و از شوک قیمت در بازار انرژی هم بهره برداری کردند.
در چنین شرایطی، روسها روز به روز با وضعیت سختتری برای تامین مخارج نظامی خود روبرو میشوند. کسری بودجه روسها معادل ۲.۹۳ تریلیون روبل است و این روسها را در وام دادن هم محتاطتر میکند.