سعید راد در شکل گیری اولین جرقه گردش مالی در سینمای پس از انقلاب و سرمایهگذاری بخش خصوصی در آن، نقش پررنگی داشت. او که با موج نو و امیر نادری برآمد، با دوئلِ احمد رضا درویش از انزوایی که برایش دهه ۶۰ تراشیدند، درآمد و ماندنی شد.
به گزارش شاخص آنلاین، اولین روز گرم مرداد، چشم رنگی سینمای ایران از جهان فانی به آسمان، قد کشید. احمد سعید حق پرست راد، معروف به سعید راد، با مرگش هم جنبش احیای خاطرات راه انداخت و طرف دارانش را به برمودای رنگی دهه ۵۰ فرو کشید؛ دههای که موج نوی سینمای ایران با امیر نادری برآمد. اتفاقا اولین کارگردانی که راد در برابر دوربینش قرار گرفت، نادری بود.
همین شد که اولین فیلم سعید راد در ساحت موج نو شکل گیرد؛ اثری با نام خداحافظ رفیق. موسیقی فیلم را اسفندیار منفردزاده، نوشت و با ترانه جمعه درآمیخت. از شانس مخاطب سینمای ایران، فرهاد مهراد خواننده و موزیسین نوگرای ایران، ترانه معروف جمعه را خواند.
جمعه، همان بود که شعرش، روز جمعه در خانه اسفندیار منفردزاده و به دست شهریار فنبری نوشته شد و گفته میشود که منفردزاده با انگیزه گرامیداشت سیاهکل سفارشش داد و بعد از خواندن فرهاد، به امیرنادری تقدیمش کرد؛ گرچه نه فرهاد و نه نادری چیزی از پس ذهن اسفندیار نمیدانستند. اما همین جمع درخشان بود که خداحافظ رفیق را به یکی از ماندگارترین و بحث برانگیزترینهای تاریخ سینمای ایران تبدیل کرد.
فیلم برای راد، گل کرد و او را در بیش از ۳۰ فیلم دیگر تا انقلاب، بر روی پرده برد. این بازیگر متولد شده با موج نوی سینمای ایران، پس از انقلاب تا سال ۱۳۶۳ در ۷ فیلم دیگر، پردهنشین شد.
سعید راد، سال ۱۳۶۳ در عقابها نقش آفرین شد و رکوردهای جدیدی را به اقتصاد سینمای ایران از حیث فروش و تعداد بیننده اضافه کرد. در شرایطی که کشور درگیر جنگ بود، متولیان وقت فرهنگ و هنر، تصمیم گرفتند این فیلم جنگی را ارج گذارند؛ از ۱۳۶۴ تا ۱۳۸۵ بر روی پرده رفت و آنقدر تکرار شد که مانندش دیگر رخ نداد.
بازی راد با صدای خاص منوچهر اسماعیلی آن چنان ماندگار شد که ۲۱ سال بر روی پرده نقرهای جاری بود: طولانیترین اکران برای یک فیلم در تاریخ سینمای ایران. فیلم در این بیش از دو دهه، بیش از ۱۰ میلیون قطعه بلیت را فروخت و به فروش حدود ۱۵۶ میلیون تومانی دست یافت.
راد، مزد بازی در این فیلم را پیش از اکرانش، در همان سال ۱۳۶۳ گرفت؛ با ممنوع شدن چهره اش! شاید در کمتر کشوری، بازیگری را ممنوع کنند و فیلمش را پشت هم اکران کنند. در ظاهر، پخش سیمای سعید راد تا سال ۱۳۸۲ منع شد، تا کار دیگری به او ندهند و جنبش خاطرات، فراموشش کند؛ غافل از اینکه قامت سعید بلندتر از فراموشی است.
بیشتر بخوانید
شکست عقابها و کانی مانگا از فسیل و هتل | درخشش میلیاردی از جنس سینمای کمدی
سینمای ایران در آستانه ثبت رکوردهای مالی جدید | فروش ۱۲۰۰ میلیارد تومانی ۱۰ فیلم برتر
بازگشت چشم رنگی سینمای ایران در سال ۱۳۸۲ هم برای اقتصاد سینما خبر ساز بود. او حالا با یک چشم رنگی دیگر در فیلمی با نام دوئل هم بازی شده بود: پژمان بازغی.
سعید راد، در نشست خبری دوئل گفت که به بازغی به خاطر ایفای نقشش حسادت کرده است. موضوعی که دوئل را شبیه به عقابها میکند، احیای فضای جنگی است.
به جهت اینکه دوئلِ احمد رضا درویش، بازگشت راد به سینمای ایران به حساب میآمد، سنگ تمام گذاشته شد. راد، نقش فردی با نام اسکندر را بازی میکرد. به گفته خودش «در طول ۲۵ سال بعد از سینمای انقلاب نقشی با ابعاد نقش اسکندر فیلم دوئل، تاکنون ندیدهام.»
راد پای خود را فراتر گذاشت: «اگر من نقش اسکندر را بازی نمیکردم حتما چیز مهمی را در سینما از دست داده بودم». این نقش کلیدی برای راد، تنها با یک فیلم پرهزینه توجیه میشد: دوئل لقب گرانترین فیلم مستقل سینمای ایران را گرفت.
سال ۱۳۸۲ هزینه تولید این فیلم بالاتر از ۵ میلیارد تومان اعلام شد؛ آنهم با سرمایهگذاری بخش خصوصی. فیلم با دوربین ۵۳۵ فیلم برداری شده بود که یکی از گران ترینها در نوع خودش بود البته آن را از بنیاد سینمایی فارابی قرض گرفته بودند.
در هر صورت، دوئل یکی از موفقترین فیلمها با سرمایهگذاری بخش خصوصی اعلام شد؛ فیلمی که فیلم برداری بیگ پروداکشن داشت و اولین فیلم سینمای ایران با صداگذاری دالبی محسوب میشد. هزینههای این فیلم، آنچنان بزرگ بود که برخی آن را موفقترین فیلم ژانر دفاع مقدس ارزیابی کردهاند.
فیلم تنها ۷۰۰ میلیون تومان فروخت که تناسبی با هزینههایش نداشت اما به لحاظ قرار گرفتن در ژانر دفاع مقدس رکوردی در سینمای ایران برای خود دارد. مهم اما بازگشت پرشکوه راد بود.
پس از این، راد در ۵ فیلم دیگر روی پرده نقرهای نشست. او اما پای ثابت برخی از پرخرجترین پروژهای صدا و سیما هم بود؛ مانند مجموعه در چشم باد با هزینه ۱۲ میلیارد تومانی. صدا و چهره او هنوز شبها در سریال گیل دخت به خانههای مخاطبان میرود. حالا خودش رفته و میراثی از جنس صدا و تصویر را به یادگار گذاشته است.
برای عدهای آرزوست که پس از مرگ، صدا و تصویرشان در ذهنهای فراموش کار حبس شوند اما احمد سعید حق پرست راد، با وزنه سنگینی که در دهه پنچاه بلند کرد و تا آغاز دهه ۱۴۰۰ نگهش داشت، نسلها در همین ذهنهای فراموش کار باقی میماند و خاطره میشود. به قول خودش، یک بازیگر، نه قدیمی است نه سابق و نه پیشکسوت، یک بازیگر یک بازیگر است.